آب بر آتش ریختن
مثال:
When I tried to pour oil on troubled waters, both the angry husband and his wife stopped their quarrel and began to attack me.
صلح کردن
آرام کردن کسی
آرام کردن کسی
ختم به خیر کردن، نفاق را از بین بردن
غائله را خواباندن؛ آب بر آتش ریختن