آب ها را از آسیاب انداختن، آب بر آتش ریختن، خواباندن غائله ( غائله: آشوب، بلوا ) ، آرام کردن، خاموش کردن آتش کسی، فرونشاندن نا آرامی، از تلاطم انداختن
( ریختن روغن روی آب های متلاطم )
ریشه این عبارت به دریانوردی برمی گرده. جایی که روغن رو سطح دریا می ریختن تا با کشش سطحی مانع ایجاد موج توسط باد روی سطح آب بشن.
... [مشاهده متن کامل]
to pour oil on troubled waters - to make peace, to calm someone down
When I tried to pour oil on troubled waters, both the angry husband and his wife stopped their quarrel and began to attack me.
( ریختن روغن روی آب های متلاطم )
ریشه این عبارت به دریانوردی برمی گرده. جایی که روغن رو سطح دریا می ریختن تا با کشش سطحی مانع ایجاد موج توسط باد روی سطح آب بشن.
... [مشاهده متن کامل]
حل مشکل کردن
آب بر آتش ریختن
مثال:
When I tried to pour oil on troubled waters, both the angry husband and his wife stopped their quarrel and began to attack me.
صلح کردن
آرام کردن کسی
آرام کردن کسی
ختم به خیر کردن، نفاق را از بین بردن
غائله را خواباندن؛ آب بر آتش ریختن