to operate on

پیشنهاد کاربران

فعال سازی - راه اندازی - . . . برای راه اندازی - . . . به منظور فعال سازی - کار بر روی آن؛ مثال: The protocol to operate on ( پروتکلی به منظور فعال سازی )

بپرس