to have a thing for somebody

پیشنهاد کاربران

مجذوب کسی شدن، به کسی علاقه مند شدن
مثال:
he had a thing for one of his colleagues, but he decided not to pursue it for the sake of their work
مجذوب یکی از همکارانش شده بود اما بخاطر مسائل کاری از پیگیری کردن آن بی خیال شد

بپرس