( Get hold of ) 1 - دستیابی ( پیدا کردن ) چیزی یا کسی. 2 - فهمیدن مطلبی3 - نگه داشتن ( در دست گرفتن ) چیزیi am trying to get a hold of him دارم تلاش می کنم تا با او تماس بر قرار کنم . ( = trying to contact someone )+ عکس و لینک