1. I'll have to boot you out soon — I want to lock up.
[ترجمه گوگل]من باید به زودی شما را بیرون بیاورم - می خواهم قفل کنم
[ترجمه ترگمان]به زودی تو را بیرون می کشم - می خواهم در را قفل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She's an attractive woman, and wealthy to boot.
3. He is making money and receiving free advertising to boot!
[ترجمه گوگل]او در حال کسب درآمد و دریافت تبلیغات رایگان برای بوت کردن است!
[ترجمه ترگمان]او در حال ساخت پول و دریافت رایگان تبلیغات رایگان است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was a vegetarian, and a fussy one to boot.
[ترجمه گوگل]او یک گیاه خوار بود، و یک بوت پرهیجان
[ترجمه ترگمان]او یک گیاهخوار بود و یکی هم ایراد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's kind, handsome and wealthy to boot.
[ترجمه گوگل]او مهربان، خوش تیپ و ثروتمند است
[ترجمه ترگمان]او مهربان، خوش قیافه و ثروتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is dishonest, and a coward to boot.
7. She was a great sportswoman, and beautiful to boot.
[ترجمه گوگل]او یک زن ورزشکار عالی بود و در کفش کردن زیبا بود
[ترجمه ترگمان]او یک ورزش کار بزرگ و زیبا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A well-brought-up young lady and a virgin to boot shouldn't be having such thoughts.
[ترجمه گوگل]یک بانوی جوان و باکره و باکره نباید چنین افکاری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک خانم جوان تربیت شده و یک باکره که نباید چنین افکاری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All this and a war hero to boot.
[ترجمه گوگل]همه اینها و یک قهرمان جنگی برای بوت کردن
[ترجمه ترگمان]همه این ها یک قهرمان جنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To boot, the wind in the Sounds is gusty.
[ترجمه گوگل]برای راه اندازی، باد در صداها تند است
[ترجمه ترگمان]برای بوت شدن باد در صداها gusty است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And a rather malicious lucky guess to boot.
[ترجمه گوگل]و یک حدس خوش شانس نسبتاً مخرب برای راه اندازی
[ترجمه ترگمان]و حدس بزن چی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When you try to boot up the game, it balks: The mouse driver is missing again.
[ترجمه گوگل]هنگامی که میخواهید بازی را راهاندازی کنید، از بین میرود: درایور ماوس دوباره گم شده است
[ترجمه ترگمان]زمانی که سعی می کنید بازی را راه اندازی کنید، it: راننده موشی دوباره گم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Recover the Ability to Boot an Operating System After Unsuccessful Migration.
[ترجمه گوگل]بازیابی قابلیت بوت کردن سیستم عامل پس از مهاجرت ناموفق
[ترجمه ترگمان]توانایی راه اندازی یک سیستم اجرایی پس از مهاجرت ناموفق را بازیابی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Corrado is a car that's small, quick, and stylish to boot.
[ترجمه گوگل]کورادو خودرویی است که بوت کردن آن کوچک، سریع و شیک است
[ترجمه ترگمان]The خودرویی است که کوچک، سریع و شیک به چکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The result was a delicious nourishing meal, and many swore, an aphrodisiac to boot.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک غذای مغذی خوشمزه بود و بسیاری سوگند یاد کردند که یک داروی مقوی جنسی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن غذای خوش مزه و خوش مزه بود و بسیاری از آن ها فحش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید