to be sure


راستش را بخواهی، واقعا، مسلما، البته

جمله های نمونه

1. She looked over her shoulder to be sure of her footing.
[ترجمه گوگل]او به بالای شانه اش نگاه کرد تا از وضعیت پایش مطمئن شود
[ترجمه ترگمان]از روی شانه اش به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود که پای او در میان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. United must beat Liverpool to be sure of winning the championship.
[ترجمه گوگل]یونایتد باید لیورپول را شکست دهد تا مطمئن باشد که قهرمانی را کسب خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]تیم منچستر یونایتد باید برای کسب اطمینان از پیروزی در این رقابت ها، لیورپول را شکست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is impossible to be sure about the value of land.
[ترجمه گوگل]نمی توان در مورد ارزش زمین مطمئن بود
[ترجمه ترگمان]غیرممکن است که در مورد مقدار زمین مطمئن باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is young, to be sure, but very experienced.
[ترجمه گوگل]او مطمئنا جوان است، اما بسیار با تجربه است
[ترجمه ترگمان]او جوان است، اما بسیار با تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is intelligent, to be sure, but he's also very lazy.
[ترجمه گوگل]او باهوش است، مطمئنا، اما او همچنین بسیار تنبل است
[ترجمه ترگمان]او باهوش است، اما خیلی تنبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Employers want to be sure recruits understand business Europe-wide.
[ترجمه گوگل]کارفرمایان می‌خواهند مطمئن شوند که استخدام‌شدگان تجارت در سراسر اروپا را درک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کارفرمایان می خواهند مطمئن شوند که نیروهای تازه تجارت اروپا را درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. England must win this game to be sure of qualifying for the World Cup.
[ترجمه گوگل]انگلیس برای اطمینان از صعود به جام جهانی باید در این بازی پیروز شود
[ترجمه ترگمان]انگلستان باید در این بازی پیروز شود تا به جام جهانی صعود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I left a message so as to be sure of contacting her.
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از تماس با او پیام گذاشتم
[ترجمه ترگمان]یه پیغام گذاشتم تا مطمئن بشم بهش زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is not his best book, to be sure, but it is still worth reading.
[ترجمه گوگل]مطمئنا این بهترین کتاب او نیست، اما هنوز ارزش خواندن دارد
[ترجمه ترگمان]البته این بهترین کتاب او نیست، اما هنوز ارزش خواندن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We arrived early, to be sure of getting a good seat.
[ترجمه گوگل]ما زود رسیدیم، تا مطمئن شویم صندلی خوبی می گیریم
[ترجمه ترگمان]زود رسیدیم، مطمئن بودیم که جای خوبی برای نشستن داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He likes to be sure of his bodily comforts.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد از راحتی بدنش مطمئن باشد
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد از آسایش جسمی او مطمئن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was difficult, to be sure, but somehow we managed to finish the job.
[ترجمه گوگل]مطمئناً سخت بود، اما به نوعی توانستیم کار را تمام کنیم
[ترجمه ترگمان]خیلی مشکل بود، اما به طریقی موفق شدیم کار را تمام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Book early if you want to be sure of a seat.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید از صندلی مطمئن شوید، زودتر رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید مطمئن باشید، کتاب را زود رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ruling party jiggered the election results to be sure they would stay in power.
[ترجمه گوگل]حزب حاکم نتایج انتخابات را تکان داد تا مطمئن شود که در قدرت باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]حزب حاکم بر نتایج انتخابات تاکید کرد تا مطمئن شود که آن ها در قدرت خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be certain, be positive; without a doubt

پیشنهاد کاربران

برای تاکید: حقیقت این است که . . . ، راستش را بخواهید، البته و اگرچه هم معنی میده
اما با این وجود
اما بدون شک
Certainly
برای تایید ( اعتراف و یا ذعان به حقیقتی ) در جمله قبلی بکار میرود در صورتی که جمله بعدی برخلاف آن گفته میشود
. He is poor, to be sure, but he is happy
without a doubt
بدون شک
تا مطمئن بشید
تا اطمینان پیدا کنید
check an Internet weather site to be sure
یه سایت آب وهوایی اینترنتی رو چک کنید تا مطمئن بشید
( برای تاکید در ابتدای جمله ) اگرچه، باوجودِ اینکه، درست است که، بدونِ شک

بپرس