کسی سر جای درستش قرار گرفته باشد/ کسی در کاری یا شرایطی که برایش مطلوبست قرار داشته باشد
مود بودن
توی حالت عالی خود بودن
توی اوج خود بودن
At the time , I'm in my element.
توی حالت عالی خود بودن
توی اوج خود بودن
در شرایط یا محیطی خوب عمل کردن. ولذت بردن از آن کار. وفق یافته
As an outgoing person, I’m in my elem ent when I have
to make a speech off the top of my head in front of a crowd
of people.