بشی یا باشی برای آینده
جدا از معنی لغوی اگه بخوایم معادل اصطلاحیش رو بگیم میشه آینده
مثال کتاب 4000
During a tornado , the safest place to be is underground
حین گردباد ، امن ترین مکان آینده ، زیرزمینه
مثال کتاب 4000
حین گردباد ، امن ترین مکان آینده ، زیرزمینه
در شرف چیزی بودن
مثال:
bride - to - be
emperor - to - be
husband - to - be
mother - to - be
never - to - be
parents - to - be
soon - to - be
wife - to - be
town - to - be
مثال:
این واژه در حالت صفتی به معنای "آینده" یا "مربوط به آینده" هست.
مثال: Father to - be
یعنی پدر آینده، کسی که در آینده مشخص پدر میشه.
مثال: Father to - be
یعنی پدر آینده، کسی که در آینده مشخص پدر میشه.
عبا
برای، به منظورِ
مبنی بر
باشم. I believe good skills to be a hotel receptionist برای اینکه مسؤل پذیرش هتل باشم مهارت های قابل قبولی دارم