to ask for

جمله های نمونه

1. Mr Spero was reluctant to ask for help.
[ترجمه گوگل]آقای اسپرو تمایلی به درخواست کمک نداشت
[ترجمه ترگمان]آقای spero تمایلی به درخواست کمک نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I felt degraded by having to ask for money.
[ترجمه گوگل]به خاطر اینکه مجبور شدم پول بخواهم احساس پستی کردم
[ترجمه ترگمان]از اینکه مجبور بودم از شما پول بخواهم، خوار و خفیف شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Continue to ask for feedback on your work.
[ترجمه گوگل]به درخواست بازخورد در مورد کار خود ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]از درخواست بازخورد در کارتان ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had been too proud to ask for help.
[ترجمه گوگل]او آنقدر مغرور بود که نمی خواست کمک کند
[ترجمه ترگمان]مغرورتر از آن بود که تقاضای کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is it too much to ask for a little quiet?
[ترجمه گوگل]آیا درخواست کمی سکوت زیاد است؟
[ترجمه ترگمان]خیلی زیاده که بخوام یکم آروم حرف بزنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's planning to ask for his cards.
[ترجمه گوگل]او قصد دارد کارت هایش را بخواهد
[ترجمه ترگمان]او نقشه می کشد تا از کارت ها سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You have no title to ask for our support.
[ترجمه گوگل]شما عنوانی ندارید که از ما حمایت کنید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ عنوانی برای حمایت از ما نداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At least you had the wit to ask for help.
[ترجمه گوگل]حداقل تو این شهامت را داشتی که کمک بخواهی
[ترجمه ترگمان]حداقل هوش و ذکاوت رو داشتی که درخواست کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am writing to ask for some information about courses.
[ترجمه گوگل]من می نویسم تا در مورد دوره ها اطلاعاتی کسب کنم
[ترجمه ترگمان]من در حال نوشتن نامه پرس و جو درباره این دوره ها هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It galled him to have to ask for a loan.
[ترجمه گوگل]او را ناراحت کرد که باید وام بخواهد
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر او را آزار می داد که از او وام بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I tried to catch the waiter's eye to ask for our bill.
[ترجمه گوگل]سعی کردم چشم گارسون را بگیرم تا صورت حسابمان را بپرسم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم چشم پیشخدمت را بگیرم تا صورت حساب را بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. to ask for help if you need it.
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز به کمک بخواهید
[ترجمه ترگمان] اگه بهش نیاز داشتی، کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some people find it difficult to ask for help.
[ترجمه گوگل]برای برخی از افراد درخواست کمک دشوار است
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن کمک از برخی افراد مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They contacted party members from across the nation to ask for their support.
[ترجمه گوگل]آنها با اعضای حزب از سراسر کشور تماس گرفتند تا از آنها حمایت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با اعضای حزب از سراسر کشور تماس گرفتند تا از آن ها حمایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• request, look for, seek

پیشنهاد کاربران

بپرس