tits

پیشنهاد کاربران

چشمه شیر. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جوی شیر که در بهشت است. نهری از لبن در بهشت :
خداوند جوی و می و انگین
همان چشمه شیر و ماء معین.
فردوسی.
|| کنایه است از برجی از بروج دوازده گانه. کنایه از برج اسد است :
...
[مشاهده متن کامل]

چو برزد سر از چشمه شیر شید
جهان گشت چون روی رومی سپید.
فردوسی.
|| کنایه است از پستان معشوق. ( مجموعه مترادفات ص 77 ) . ، چشمه شیر. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس که در 175 هزارگزی شمال خاوری طبس واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 77 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و ذرت ، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ) .

1 - سینه های زن یا دختر/
either of two soft fleshy milk - secreting glandular organs on the chest of a woman
یکی از دو اندام غده ای نرم گوشتی ترشح کننده شیر در سینه زن
synonyms: boob, bosom, breast, knocker, titty
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف:
the small projection of a mammary gland
برآمدگی کوچک غده پستانی
مترادف ها:
mamilla, mammilla, nipple, pap, teat
2 - نوک پستان
3 - small insectivorous birds
پرندگان حشره خوار کوچک
===============

شیرجامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) پستان زن و دیگر حیوانات. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( برهان ) . پستان. ( فرهنگ جهانگیری ) . || آوندی که شیر در آن کنند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) .
آنجوق
۱. پستون - ممه
◀️ Those are 2 nice tits
۲. خیکی - چاقالو - تاپاله - گمبولو - تِلّو
◀️ Where are you off to, tits? : به سلامتی کجا میری چاقالو؟
nature’s founts ( n. ) [literary euph. ]
the female breasts
love apples ( n. ) =1. ( also apples of love ) the female breasts [the rounded shape; the term has survived but became more a euph. than sl. by 20C]
برجستگی های ریز روی بدن
ممه ی زنان ، جی جی زنان
سینه_پستان_ممه

بپرس