tithe

/ˈtaɪð//taɪð/

معنی: عشر، ده یک، عشریه، عشر دهنده، ده یک گرفتن از، عشر گرفتن
معانی دیگر: (یک دهم محصول یا درآمد سالانه که به کلیسا و خیرات می دهند) عشریه، مقدار کم، بخش اندک، مالیات، عوارض

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an amount of money, produce, or goods equal in value to a tenth of one's income, given or paid as a contribution or tax, esp. to a church.

- The peasants paid tithes to the church.
[ترجمه گوگل] دهقانان به کلیسا عشر می دادند
[ترجمه ترگمان] دهقانان به کلیسا عشریه می پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a tax or similar charge of one-tenth.

(3) تعریف: a tenth part of something, or a comparably small amount or part.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tithes, tithing, tithed
(1) تعریف: to pay or donate a tenth of (one's income).

(2) تعریف: to tax for a tithe.

- The church tithed all members.
[ترجمه گوگل] کلیسا به همه اعضا عشر داد
[ترجمه ترگمان] کلیسا همه اعضا را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to levy a tithe or similar tax on.

- The summer harvest was tithed.
[ترجمه گوگل] برداشت تابستانی یک دهم شد
[ترجمه ترگمان] برداشت تابستانی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: tither (n.)
• : تعریف: to contribute or pay a tithe.

جمله های نمونه

1. On the tithe map 173 the name still appears, farming land from the marshes to Upper Halling.
[ترجمه گوگل]در نقشه 173 دهکده هنوز هم نام، زمین کشاورزی از باتلاق تا هالینگ بالا دیده می شود
[ترجمه ترگمان]روی نقشه tithe ۱۷۳ نام هنوز پیدا می شود، زمین های کشاورزی از باتلاق ها تا Halling بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Its bell is preserved in the Tithe Barn Museum.
[ترجمه گوگل]زنگ آن در موزه انبار تیث نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]ناقوس آن در موزه Barn نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bring the whole tithe into the storehouse, that there may be food in my house.
[ترجمه گوگل]تمام عشر را به انبار بیاورید تا در خانه من غذا باشد
[ترجمه ترگمان]کل کلیسا رو به انبار بیار که ممکنه تو خونه من غذا باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It could not support a tithe of the population.
[ترجمه گوگل]نمی توانست یک دهم جمعیت را پشتیبانی کند
[ترجمه ترگمان]این حزب نتوانست از یک دهم جمعیت حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tithe barns, the Rectory, the toll bridges no longer controlled daily life, but they still punctuated the landscape.
[ترجمه گوگل]انبارهای دهکده، رکتوری، پل های عوارضی دیگر کنترل زندگی روزمره را نداشتند، اما همچنان منظره را مشخص می کردند
[ترجمه ترگمان]عشریه، خانه کشیش، پل سنگی دیگر زندگی روزانه را کنترل نمی کرد، اما آن ها هنوز هم منظره را قطع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He hadn't said a tithe of the prayers he knew when the sunlight crept away toward the church.
[ترجمه گوگل]وقتی نور خورشید به سمت کلیسا رفت، او یک دهم از دعاهایی را که می دانست نخوانده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی نور خورشید به سمت کلیسا می خزید، او از نماز کلیسا سر در نیاورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 1936 tithe rentcharge was abolished.
[ترجمه گوگل]در سال 1936 اجاره دهی لغو شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۶ rentcharge لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I haven't heard a tithe of it.
[ترجمه گوگل]من یک دهم آن را نشنیده ام
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't know a tithe of it.
[ترجمه گوگل]من یک دهم آن را نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من از این موضوع اطلاعی ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All Judah then brought the tithe of the grain, wine and oil into the storehouses.
[ترجمه گوگل]سپس تمام یهودا عشر غله، شراب و روغن را به انبارها آوردند
[ترجمه ترگمان]سپس دین یهود از غله، شراب و روغن به انبارها خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taxpayers can not get even a tithe of their money back.
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان نمی توانند حتی یک دهم پول خود را پس بگیرند
[ترجمه ترگمان]taxpayers حتی نمی تونه از پول گرفتن پول بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A . The Tithe is compulsory while the offering is voluntary.
[ترجمه گوگل]آ عشر اجباری است در حالی که ارائه داوطلبانه است
[ترجمه ترگمان]الف این پیشنهاد زمانی اجباری است در حالی که این پیشنهاد داوطلبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I cannot remember a tithe of it.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک دهم آن را به یاد بیاورم
[ترجمه ترگمان]من هیچ یک از این چیزها را به یاد ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Abraham presented Melchizedek with a tithe ( a tenth ) of all the booty he had gathered.
[ترجمه گوگل]ابراهیم یک دهم غنایمی را که جمع کرده بود به ملکیصدک هدیه داد
[ترجمه ترگمان]ابراهیم Melchizedek را با یک دهم از همه غنایمی که جمع آوری کرده بود، تقدیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عشر (اسم)
ten, tithe, tenth

ده یک (اسم)
tithe, tenth

عشریه (اسم)
tithe, tenth

عشر دهنده (اسم)
tithe

ده یک گرفتن از (فعل)
tithe

عشر گرفتن (فعل)
tithe

انگلیسی به انگلیسی

• tenth part; tenth part of one's income paid as a tax for the support of religious institutions
pay a tenth of one's income to support the church; collect taxes equalling one-tenth of each person's income to support the church
a tithe is a fixed amount of money or goods that people give regularly in order to support a church, a priest, or a charity.

پیشنهاد کاربران

بپرس