titanium

/taɪˈteɪniəm//tɪˈteɪniəm/

(شیمی) تیتان، تیتانیم (عنصر نقره ای رنگ و براق - نشان: ti، وزن اتمی: 47/90 عدد اتمی:22، چگالی: 4/5، نقطه ی گداز: 1660 درجه سانتیگراد، نقطه ی جوش: 3284 درجه سانتیگراد)، عنصر فلزی اختصاری ان ti

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element that has twenty-two protons in each nucleus and that occurs in pure form as a very hard, light, corrosion-resistant solid metal, used esp. in aircraft and missiles. (symbol: Ti)

جمله های نمونه

1. The body is 90% titanium for ruggedness.
[ترجمه گوگل]بدنه 90% تیتانیوم برای استحکام است
[ترجمه ترگمان]وزن بدن ۹۰ درصد titanium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mixture is coagulated and titanium dioxide is added to adjust the weight.
[ترجمه گوگل]این مخلوط منعقد می شود و دی اکسید تیتانیوم برای تنظیم وزن اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]مخلوط لخته شده و دی اکسید تیتانیوم به منظور تنظیم وزن اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is expected that three quarters of the titanium tetrachloride can be recovered, reducing raw materials costs by £600,000 a year.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که سه چهارم تتراکلرید تیتانیوم را بتوان بازیافت کرد و هزینه مواد خام را تا 600000 پوند در سال کاهش داد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که سه چهارم از tetrachloride تیتانیوم قابل بازیابی باشند و هزینه های مواد خام تا ۶۰۰ هزار پوند در سال کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trace components, such as titanium, calcium and sodium may also bond with clays.
[ترجمه گوگل]اجزای کمیاب مانند تیتانیوم، کلسیم و سدیم نیز ممکن است با خاک رس پیوند داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اجزای ردیابی مثل تیتانیوم، کلسیم و سدیم نیز ممکن است با خاک رس ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He swopped the stock exhaust for a titanium and carbon-fibre Muzzy system, which also boosted power.
[ترجمه گوگل]او اگزوز استوک را با یک سیستم Muzzy از فیبر کربن و تیتانیوم جایگزین کرد که همچنین قدرت را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]او لوله اگزوز را برای سیستم muzzy titanium و کربن - fibre ذخیره می کند که قدرت را بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Various elements, such as iron, titanium, manganese and sulphur can be oxidized to form oxides or hydroxides.
[ترجمه گوگل]عناصر مختلفی مانند آهن، تیتانیوم، منگنز و گوگرد را می توان اکسید کرد تا اکسید یا هیدروکسید تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]عناصر مختلفی مثل آهن، تیتانیوم، منگنز و گوگرد می توانند اکسید شوند تا اکسید و یا hydroxides تشکیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Titanium is used as a lightweight element in aircraft and other military vehicles.
[ترجمه گوگل]تیتانیوم به عنوان یک عنصر سبک وزن در هواپیما و سایر وسایل نقلیه نظامی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تیتانیم به عنوان یک آلمان سبک وزن در هواپیما و دیگر وسایل نقلیه نظامی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alvin carries her three-person crew in the titanium sphere at the forward end of the vessel.
[ترجمه گوگل]آلوین خدمه سه نفره خود را در کره تیتانیوم در انتهای جلو کشتی حمل می کند
[ترجمه ترگمان]آلوین سه تن از خدمه خود را در گوی titanium در انتهای کشتی حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alta manufactures high purity titanium principally for use in the production of sputtering targets for the electronics industry.
[ترجمه گوگل]آلتا تیتانیوم با خلوص بالا را عمدتاً برای استفاده در تولید اهداف کندوپاش برای صنعت الکترونیک تولید می کند
[ترجمه ترگمان]آلتا purity قوی تیتانیوم است که اصولا برای استفاده در تولید اهداف تولید شده برای صنعت الکترونیک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Details from Society of Cosmetic Chemists Titanium dioxide.
[ترجمه گوگل]جزئیات از انجمن شیمیدانان آرایشی دی اکسید تیتانیوم
[ترجمه ترگمان]جزییات جامعه زیبایی شیمیدان ها به نام دی اکسید کربن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wouldn't want to be responsible, really, I mean titanium alloy B-joints could pack up on you just like that.
[ترجمه گوگل]من نمی‌خواهم مسئول باشم، واقعاً منظورم این است که اتصالات B آلیاژ تیتانیوم می‌توانند همینطور روی شما جمع شوند
[ترجمه ترگمان]من نمی خوام مسئول باشم، واقعا، منظورم همون آلیاژ تیتانیوم هست که ممکنه تو رو درست مثل اون بسته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The YZ426F gains the titanium valve technology, a new carb and new brakes.
[ترجمه گوگل]YZ426F دارای فناوری شیر تیتانیوم، کربوهیدرات جدید و ترمزهای جدید است
[ترجمه ترگمان]The تکنولوژی سوپاپ (titanium)، یک کربوهیدرات جدید و ترمزها جدید را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The unseated audience that night churned in the titanium glare.
[ترجمه گوگل]تماشاگران نشسته آن شب در تابش خیره کننده تیتانیومی غرق شدند
[ترجمه ترگمان]The که شب را در روشنایی تیتانیوم به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its minerals collection also houses gold, silver, titanium minerals, nickel and molybdenum.
[ترجمه گوگل]مجموعه مواد معدنی آن همچنین دارای مواد معدنی طلا، نقره، تیتانیوم، نیکل و مولیبدن است
[ترجمه ترگمان]مجموعه مواد معدنی آن نیز شامل طلا، نقره، کانی تیتانیوم، نیکل و مولیبدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تیتان، تیتانیم - عنصر نقره فام و براق
[برق و الکترونیک] تیتانیم عنصری فلزی که دارای استحکام و مقاومت بالا در برابر خوردگی است و عدداتمی ان 22 است .

انگلیسی به انگلیسی

• (ti) metallic element (chemistry)
titanium is a strong white metal used in making lightweight alloys for machine parts.

پیشنهاد کاربران

بپرس