titanic

/taɪˈtænɪk//taɪˈtænɪk/

معنی: غول اسا، وابسته به عنصر تیتانیوم، خیلی کلان
معانی دیگر: (شیمی) دارای تیتانیم، تیتانیک، وابسته به خدایان غول پیکر (رجوع شود به: titan)، باحرف بزرگ غول اسا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having enormous size, strength, or power; colossal; huge.
مشابه: enormous, giant, gigantic, immense, jumbo, mammoth, monster, monstrous, tremendous

- A titanic explosion occurs and the star's matter is blown away.
[ترجمه گوگل] یک انفجار تایتانیک رخ می دهد و ماده ستاره منفجر می شود
[ترجمه ترگمان] انفجار بزرگی رخ می دهد و قضیه ستاره از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (cap.) of or relating to the Titans.

(3) تعریف: of, relating to, or containing titanium.
اسم ( noun )
مشتقات: titanically (adv.)
• : تعریف: (cap.) the White Star Line passenger steamship, acclaimed for its size, speed, and durability, that sank on April 15, 1912 after striking an iceberg on its maiden voyage, killing over 1,500 people.

جمله های نمونه

1. The Titanic was a passenger ship which sank in 19
[ترجمه گوگل]تایتانیک یک کشتی مسافربری بود که در سال 19 غرق شد
[ترجمه ترگمان]تایتانیک یک کشتی مسافربری بود که در ۱۹ مه غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The film Titanic thrilled the audience.
[ترجمه گوگل]فیلم تایتانیک تماشاگران را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]فیلم تایتانیک حضار را هیجان زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I have a detailed miniature of the Titanic.
[ترجمه گوگل]من یک مینیاتور دقیق از تایتانیک دارم
[ترجمه ترگمان]من یک تصویر دقیق از تایتانیک دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Titanic sank on her maiden voyage.
[ترجمه گوگل]کشتی تایتانیک در اولین سفر خود غرق شد
[ترجمه ترگمان]تایتانیک در سفر maiden غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 19 the Titanic sank on her maiden voyage.
[ترجمه گوگل]در سال 19 کشتی تایتانیک در اولین سفر خود غرق شد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹ سالگی تایتانیک در سفر maiden غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The world had witnessed a titanic struggle between two visions of the future.
[ترجمه گوگل]جهان شاهد مبارزه ای عظیم بین دو چشم انداز آینده بود
[ترجمه ترگمان]جهان شاهد کش مکش بزرگی بین دو دیدگاه آینده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Titanic sank on its maiden voyage .
[ترجمه گوگل]کشتی تایتانیک در اولین سفر خود غرق شد
[ترجمه ترگمان]تایتانیک در سفر maiden غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Titanic sank in April 1912 on its maiden voyage from Southampton to New York.
[ترجمه گوگل]کشتی تایتانیک در آوریل 1912 در اولین سفر خود از ساوتهمپتون به نیویورک غرق شد
[ترجمه ترگمان]تایتانیک در آوریل ۱۹۱۲ در سفر دریایی خود از Southampton به نیویورک غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has set himself a titanic task:to revive the country's economy.
[ترجمه گوگل]او وظیفه بزرگی را برای خود تعیین کرده است: احیای اقتصاد کشور
[ترجمه ترگمان]او خود را وظیفه بزرگی ساخته است که اقتصاد کشور را احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two of them are locked in a titanic struggle for control of the company.
[ترجمه گوگل]این دو نفر درگیر مبارزه ای بزرگ برای کنترل شرکت هستند
[ترجمه ترگمان]هردوی آن ها در مبارزه ای بزرگ برای کنترل کمپانی گرفتار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Titanic met her fate by crashing into a huge iceberg.
[ترجمه گوگل]تایتانیک با برخورد به یک کوه یخ بزرگ به سرنوشت خود دست یافت
[ترجمه ترگمان]تایتانیک با برخورد با یک کوه یخی عظیم با سرنوشت خود روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Titanic pay increases and tax cuts for the wealthy and prosperous are of material benefit to the poor.
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق تایتانیک و کاهش مالیات برای افراد ثروتمند و مرفه برای فقرا منفعت مادی دارد
[ترجمه ترگمان]تایتانیک افزایش می یابد و کاهش های مالیاتی ثروتمندان و ثروتمندان سود مادی فقرا محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Titanic job with a sinking feeling It's all in the red bag.
[ترجمه گوگل]کار تایتانیک با احساس غرق شدن همه چیز در کیسه قرمز است
[ترجمه ترگمان]غرق شدن در احساس غرق شدن در کیف قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What is trivial to one person may raise titanic questions for some one else.
[ترجمه گوگل]چیزی که برای یک فرد بی اهمیت است ممکن است برای شخص دیگری سؤالات بزرگی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]آنچه برای یک فرد بی اهمیت است ممکن است پرسش های بزرگی را برای شخص دیگری مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The theme tune from Titanic was played at their wedding.
[ترجمه گوگل]آهنگ تم تایتانیک در مراسم عروسی آنها پخش شد
[ترجمه ترگمان]آهنگ \"تایتانیک\" در مراسم عروسی آن ها بازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غول اسا (صفت)
colossal, titanic, gigantesque, ogreish

وابسته به عنصر تیتانیوم (صفت)
titanic

خیلی کلان (صفت)
titanic

انگلیسی به انگلیسی

• elegant passenger ship from the beginning of the 1900's that sank with 1500 passengers after striking an iceberg during its maiden voyage; film about the sinking of the ship "the titanic"
huge, great
something that is titanic is very big or important.

پیشنهاد کاربران

Titanic is an adjective used to describe something that is extremely large or massive in size. It is often used to evoke the image of the RMS Titanic, a famous ship known for its enormous size and tragic sinking.
...
[مشاهده متن کامل]

تایتانیک صفتی است که برای توصیف چیزی که بسیار بزرگ یا درشت است استفاده می شود.
این کلمه اغلب برای تداعی تصویر RMS تایتانیکRoyal Mail Ship ( sometimes Steam - ship or Steamer ) ) ، کشتی معروفی که به دلیل اندازه عظیم و غرق غم انگیزش شناخته می شود، استفاده می شود.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-larger/
adjective
[more titanic; most titanic] :
🔴 very great in size, force, or power : gigantic
◀️They put up a titanic struggle
◀️The batter hit a titanic home run
◀️a titanic explosion

...
[مشاهده متن کامل]

۱. وابسته به عنصر تیتانیوم
۲. عظیم - غول آسا - کلان
۳. کشتی معروف تایتانیک که در 15 April 1912 غرق شد
📌 SYNONYMS :
Gigantic - Titanic - Enormous - Large - Huge - Big - Colossal - Massive - Tremendous - Immense - Great - Monstrous
📌 ANTONYMS :
Tiny / Small / Little / Micro / Mini / Pocket / Petite
Minimal / Fun - size / Puny / Insignificant / Microscopic / Dinky / Bijou

خیلی کلان

بپرس