دستمال کاغذی ( دستمال نازک و یکبار مصرف )
She used a tissue to blow her nose.
بافت ( در زیست شناسی، مجموعه ای از سلول های مشابه )
The doctor examined the tissue sample under the microscope.
بافت ( در زیست شناسی، مجموعه ای از سلول های مشابه )
بافت ها _ مثال : بافت گیاهی مترادف : plant Tissues
دستمال کاغذی -
دستمال کاغذی -
دستمال کاغذی
دستمال کاغذی ها
بافت ها ( تخصصی پزشکی )
دستمال کاغذى