tiro

/ˈtaɪəroʊ//ˈtaɪərəʊ/

معنی: مبتدی، کاراموز، تازه کار، نوچه، نو اموز
معانی دیگر: رجوع شود به: tyro، tyro م

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tiros
• : تعریف: variant of tyro.

جمله های نمونه

1. Tiro the robot assisted at the wedding of Seok Gyeong-Jae, one of the engineers who designed it, and his bride at Daejeon, 130 kilometres (78 miles) south of Seoul.
[ترجمه گوگل]ربات تیرو در مراسم عروسی سئوک گیونگ جائه، یکی از مهندسان طراح آن، و عروسش در دائجون، 130 کیلومتری (78 مایلی) جنوب سئول، کمک کرد
[ترجمه ترگمان]Tiro در مراسم عروسی of Gyeong - وون، یکی از مهندسانی که آن را طراحی کرده بود، و عروسش در Daejeon، ۱۳۰ کیلومتری (۷۸ مایلی)جنوب سئول، کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. O tiro entrou pela lente quando ele estava rodando.
[ترجمه گوگل]او تیرو انترو پلا لنته کواندو ایله استاوا روداندو
[ترجمه ترگمان]O entrou pela lente quando estava estava rodando
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tiro snow mushroom sky had better not drive to set out.
[ترجمه گوگل]آسمان قارچ برفی Tiro بهتر است رانندگی نکنید تا به راه بروید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آسمان قارچ tiro بهتر از آن نیست که برای بیرون رفتن رانندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 2007 a robot named Tiro was master of ceremonies at the wedding of one of its designers.
[ترجمه گوگل]در سال 2007 روباتی به نام Tiro در مراسم عروسی یکی از طراحان خود مجری مراسم بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۷ یک ربات به نام Tiro در مراسم ازدواج یکی از طراحان آن شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. El reloj no perdona, y Casillas deja ver su impaciencia en cada tiro fallido.
[ترجمه گوگل]El reloj no perdona، y Casillas deja ver su impaciencia en cada tiro falido
[ترجمه ترگمان]El، perdona no، y casillas ver en cada tiro
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبتدی (اسم)
abecedarian, beginner, novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, youngling

کاراموز (اسم)
tyro, apprentice, neophyte, trainee, tiro

تازه کار (اسم)
beginner, novice, tyro, freshman, tiro, novitiate, noviciate, rookie, debutant, ham, jackleg, colt, tenderfoot

نوچه (اسم)
novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, pupa

نو اموز (اسم)
novice, tyro, tiro

انگلیسی به انگلیسی

• tyro, beginner, novice, amateur

پیشنهاد کاربران

بپرس