tipsily

جمله های نمونه

1. The rabbit, she thought tipsily, does not willingly gaze down the barrel of the gun.
[ترجمه گوگل]خرگوش با خیالی آسوده فکر کرد، با میل خود به لوله تفنگ خیره نمی شود
[ترجمه ترگمان]به خودش فکر می کرد: خرگوش، با کمال میل به لوله تفنگ نگاه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We accelerated tipsily and zoomed off into Paris traffic, dodging bollards and side mirrors.
[ترجمه گوگل]ما به سرعت شتاب گرفتیم و به ترافیک پاریس نزدیک شدیم، ستون ها و آینه های جانبی را دور زدیم
[ترجمه ترگمان]ما tipsily را تسریع کردیم و در ترافیک پاریس پرواز کردیم و از bollards bollards و side فرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He reeled on board, tipsily shouting that he wanted a good fuck.
[ترجمه گوگل]او در هیئت مدیره چرخید، و با حماقت فریاد می زد که می خواهد یک لعنتی خوب بکند
[ترجمه ترگمان]تل و تل و تل و تل و تل و تل و خوران روی عرشه کشتی تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fat lady gave his shoulder a slap and he was off, moving tipsily in the direction of Hard.
[ترجمه گوگل]خانم چاق سیلی به شانه‌اش زد و او خاموش شد و به آرامی به سمت هارد حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]زن فربه دستی به شانه او زد و به سویی رفت که هنوز به سوی آن حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During the spring of one year he was walking tipsily along the street when he saw, in the sunlight at the base of a wall, Whiskers Wang(T2 stripped to the waist catching lice.
[ترجمه گوگل]در بهار یک سال، او در حال قدم زدن در امتداد خیابان بود که در زیر نور خورشید در پایه دیوار، ویسکرز وانگ (T2) را دید که تا کمر برهنه شده بود و شپش را گرفت
[ترجمه ترگمان]در طول بهار یک سال، او در حالی که در نور خورشید بر پایه یک دیوار ایستاده بود، در امتداد خیابان راه می رفت، Whiskers وانگ (T۲)تا کمر گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But our own home was a dark drive away and, careening tipsily back past midnight with the insouciance of youth, we never stayed in the hotel.
[ترجمه گوگل]اما خانه خودمان تاریکی دورتر بود و با بی‌حوصلگی از نیمه‌شب گذشته، هرگز در هتل نمانیدیم
[ترجمه ترگمان]اما خانه ما با رانندگی تاریک و دور از نیمه شب بود و همچنان با بی قیدی جوانی که هنوز در هتل اقامت گزیده بود، به گردش در نیامده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A year or so later in Lesbos, she happily and tipsily said yes.
[ترجمه گوگل]یک سال یا بیشتر بعد در لسبوس، او با خوشحالی و سرگیجه گفت بله
[ترجمه ترگمان]یک سال یا دیرتر در Lesbos، او با خوشحالی گفت بله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner unsteady from intoxication, staggeringly, drunkenly

پیشنهاد کاربران

بپرس