tipple

/ˈtɪpl̩//ˈtɪpl̩/

معنی: نوشابه، مشروب، میگساری کردن، دائم الخمر بودن، همیشه نوشیدن، مست کردن
معانی دیگر: نوشیدنی الکلی، دستگاه تخلیه ی بار از واگن ها و گاری های معدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tipples, tippling, tippled
• : تعریف: to drink (alcoholic liquor), esp. habitually, a little at a time.
مشابه: nip

- She tipples wine at night.
[ترجمه گوگل] او در شب شراب می ریزد
[ترجمه ترگمان] او شب ها شراب می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to drink alcoholic liquor, esp. to excess or as a habit.
مشابه: drink
اسم ( noun )
مشتقات: tippler (n.)
• : تعریف: intoxicating drinks; liquor.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a mechanical device that tips freight cars to unload their contents.

(2) تعریف: the area where freight cars are emptied with a tipple.

جمله های نمونه

1. His favourite tipple was rum and lemon.
[ترجمه گوگل]نوک مورد علاقه او رام و لیمو بود
[ترجمه ترگمان]نوشیدن مشروب مورد علاقه اش، عرق نیشکر و لیمو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My favourite tipple is a glass of port.
[ترجمه گوگل]نوک مورد علاقه من یک لیوان پورت است
[ترجمه ترگمان]رستوران tipple مورد علاقه من، شیشه ای از بندر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His favourite tipple is whisky.
[ترجمه گوگل]نوک مورد علاقه او ویسکی است
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی الکلی محبوب او ویسکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Giving the cold shoulder to his usual tipple, Ian Knight raises his coffee cup to Drinkwise Day.
[ترجمه گوگل]ایان نایت با دادن شانه سرد به نوک همیشگی خود، فنجان قهوه خود را برای Drinkwise Day بالا می برد
[ترجمه ترگمان]ایان نایت، که شانه سرد خود را به نوشیدنی الکی معمول خود تحویل می دهد، فنجان قهوه اش را به روز Drinkwise می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The odd tipple won't make it a bad habit!
[ترجمه گوگل]نوک عجیب و غریب آن را به یک عادت بد تبدیل نمی کند!
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی غیر عادی عادت به یک عادت بد نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Old Rarity's my own favourite tipple.
[ترجمه گوگل]اما Old Rarity نکته مورد علاقه من است
[ترجمه ترگمان]اما این نصف لیوان نوشیدنی مورد علاقه منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whisky is his favorite tipple and lemonade is mine.
[ترجمه گوگل]ویسکی شیرینی مورد علاقه او و لیموناد مال من است
[ترجمه ترگمان]ویسکی، نوشیدنی مورد علاقه ش و لیموناد مال منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What's your tipple ? ie What would you like to drink?
[ترجمه گوگل]نوک شما چیست؟ یعنی دوست داری چی بنوشی؟
[ترجمه ترگمان]نصف لیوان هات واسه چیه؟ خب، دوست داری چی بخوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can milk of feminine classics tipple get cancer?
[ترجمه گوگل]آیا شیر کلاسیک های زنانه می تواند سرطان بگیرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توان از ترکیبات آثار کلاسیک زنانه برای به دست آوردن سرطان استفاده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Often mix is beverage still good via tipple honey very?
[ترجمه گوگل]اغلب مخلوط نوشیدنی هنوز از طریق عسل خوب است؟
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی اغلب از طریق عسل tipple خیلی خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The local tipple is wine spritzer, or spritz, usually a local wine such as prosecco, a sparkling wine, with fizzy water or soda.
[ترجمه گوگل]نوشابه محلی شراب اسپریتزر یا اسپریتز است که معمولاً یک شراب محلی مانند پرزکو، یک شراب گازدار، با آب گازدار یا نوشابه است
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی tipple محلی شرابی است که معمولا شراب محلی مانند prosecco، یک شراب گازدار، با آب گازدار یا سودا زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whenever train loading is interrupted to load the tipple, demurrage charges are in effect.
[ترجمه گوگل]هر زمان که بارگیری قطار برای بارگیری مخزن قطع شود، هزینه های دموراژ اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]هر زمان که بارگیری قطار متوقف می شود تا بار کامیون را بار کند، باره ای demurrage در حال اجرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She put tipple on the nipple for ablactation and caused ripple effect .
[ترجمه گوگل]او نوک پستان را برای ابلکشن گذاشت و باعث ایجاد اثر موج دار شد
[ترجمه ترگمان]وی کامیون خود را روی نوک پستان برای ablactation گذاشت و باعث ایجاد اثر موجی (موج دار)شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does classics tipple honey still have disadvantage benignantly ?
[ترجمه گوگل]آیا عسل های کلاسیک هنوز هم به طور خوش خیم ضرر دارند؟
[ترجمه ترگمان]در این سن و سال، عسل و عسل هنوز هم به ضرر من است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوشابه (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, refreshment

مشروب (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, pottle

میگساری کردن (فعل)
tipple, carouse, bouse, wassail

دائم الخمر بودن (فعل)
tipple, fuddle

همیشه نوشیدن (فعل)
tipple

مست کردن (فعل)
souse, befuddle, lush, booze, tipple, intoxicate, besot, inebriate, sot

تخصصی

[زمین شناسی] در زمین شناسی مکانی که ماشینهای معدن زغال خود را تخلیه می کنند

انگلیسی به انگلیسی

• liquor
drink alcohol
a person's tipple is the alcoholic drink that they usually drink; an old-fashioned, informal word.
if you tipple, you drink alcoholic drinks quite often but not in large quantities; an old-fashioned, informal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To drink alcohol, especially in small quantities; imbibe 🍷
🔍 مترادف: Sip
✅ مثال: He enjoyed a tipple after dinner, savoring a glass of fine whiskey.
یک مقدار کم از نوشیدنی خوردن.

بپرس