tipping

جمله های نمونه

1. the ship had listed to one side and was close to tipping over
کشتی به یک سوخم شده بود و نزدیک بود واژگون شود.

پیشنهاد کاربران

[کشاورزی و باغبانی]
سَرگیری ، سرزَنی ، سربرداری
سرشاخه گیری ، سرشاخه زنی ، سرشاخه برداری
جوانه گیری ، جوانه برداری
گاهی معنی "تخیله، رها کردن" هم میده. مثلاً:
unauthorised tipping یا fly tipping ( که بیشتر در بیریتیش استفاده میشه ) که به معنای تخلیه یا رهاکردن غیرقانونی زباله است.
• واژگون سازی ، the cat tipped the vase
• سرنگون سازی ( رژیم، حکومت )
• The president was tipped
انعام
انعام، پاداش
tipping ( علوم و فنّاوری غذا - قهوه پژوهی )
واژه مصوب: سرسوزی
تعریف: سوختن نوک ها و لبه های دانة قهوه در هنگام برشته کاری
انعام. پاداش
واژگون شدن
انعام دادن
انعام دادن هم معنا میده. . Guide to Tipping in the US
In some countries, tipping can be rude. In the US, however, it's a part of everyday life. Here's some tipping advice for visitors to the US.
آشغال ریختن
راه سازی: عملیات تخلیه مخلوط آسفالت
اطلاع رسانی، خبررسانی، آگاهی دادن
در والیبال به معنای ضربه ی نوک انگشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس