طنین دار (صفت)
sonant, resonant, tinkly
جرنگ جرنگی (صفت)
tinkly
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
Tinkly /ˈtɪŋkəli/ ( adj ) – meaning: having a light, clear ringing sound
دارای صدای طنین انداز ؛ زنگدار ؛ جرنگ جرنگی
Example 1: 👇
When I told the joke, she gave a tinkly little laugh.
وقتی جُک را گفتم، خنده ی طنین انداز کوتاهی کرد.
... [مشاهده متن کامل]
Example 2: 👇
Somewhere a radio was playing tinkly piano music.
در جایی، یک رادیو، موسیقیِ زنگداری از پیانویی پخش می کرد.
Example 3: 👇
Gold hoops in her ears, tinkly things on her jacket, and a rainbow dress with the reds and greens leading the field.
با حلقه های طلایی در گوش هایش، چیزهای صدا سازِ جرنگ جرنگی روی ژاکتش و یک لباس رنگین کمان با رنگ های قرمز و سبز، از همه بهتر ظاهر شده بود.
دارای صدای طنین انداز ؛ زنگدار ؛ جرنگ جرنگی
وقتی جُک را گفتم، خنده ی طنین انداز کوتاهی کرد.
... [مشاهده متن کامل]
در جایی، یک رادیو، موسیقیِ زنگداری از پیانویی پخش می کرد.
با حلقه های طلایی در گوش هایش، چیزهای صدا سازِ جرنگ جرنگی روی ژاکتش و یک لباس رنگین کمان با رنگ های قرمز و سبز، از همه بهتر ظاهر شده بود.