(t کوچک) سر هم بندی شده، باسمه ای، بی دوام، بدساخت، پوشالی، (نام بازرگانی قطعات چوبی که کودکان باید به هم سوار کنند و از آن اسباب بازی بسازند) تینکر توی، پوشالی tinkertoy economics اقتصاد پوشالی
• : تعریف: trademark for a child's construction toy having various wooden pieces that fit together.
انگلیسی به انگلیسی
• toy consisting of small parts that are assembled together to build shapes or objects
پیشنهاد کاربران
1. Tinker With ( دستکاری کردن / تغییر دادن آزمایشی ) EN: He loves to tinker with old radios. FA: او عادت دارد با رادیوهای قدیمی دستکاری کند. EN: Don’t tinker with the settings! FA: با تنظیمات دستکاری نکن! ... [مشاهده متن کامل]
- - - 2. Tinker At ( کار نامنظم روی چیزی ) EN: She tinkered at her novel for years. FA: او سال ها به صورت نامرتب روی رمانش کار کرد. - - - 3. Tinker Away ( وقت تلف کردن ) EN: He tinkered away the whole afternoon. FA: او تمام بعدازظهر را بیهوده تلف کرد. - - - 4. Tinker Around ( چرخ زدن / آزمایش کردن ) EN: Kids were tinkering around in the garage. FA: بچه ها در گاراژ مشغول چرخ زدن بودند. - - - 5. Tinker Together ( سرهم کردن ) EN: They tinkered together a makeshift solution. FA: آن ها یک راه حل موقت سرهم کردند. - - - 6. Tinker Noun ( ترکیب با اسم ) - EN: car tinkerer → FA: تعمیرکار خودروهای قدیمی - EN: clock tinkering → FA: تعمیر ساعت های قدیمی - EN: tinker toy → FA: اسباب بازی سرهمی - - - 7. Idiomatic Uses ( اصطلاحی ) EN: "Stop tinkering at the edges!" ( پرداختن به مسائل حاشیه ای ) FA: "دیگر با مسائل حاشیه ای وقت تلف نکن!" EN: "Life isn’t a machine to tinker with. " FA: "زندگی ماشینی نیست که بتوان با آن دستکاری کرد. " - - - Key Notes: - "Tinker" معمولاً بار معنایی �تغییرات کوچک/آزمایشی� یا �وقت تلف کردن� دارد. - در فارسی بسته به متن: دستکاری کردن / تعمیر سرهمی / چرخ زدن به کار می رود. 1. ( Making Small Repairs ) EN: "My grandfather used to tinker with broken clocks in his workshop. " FA: "پدربزرگم در کارگاهش با ساعت های شکسته دستکاری می کرد. " 2. ( Experimenting Carelessly ) EN: "Don't tinker with the computer settings if you don't know what you're doing!" FA: "اگر بلد نیستی، با تنظیمات کامپیوتر دستکاری نکن!" 3. ( Wasting Time ) EN: "He spent the whole afternoon tinkering in the garage without accomplishing anything. " FA: "او تمام بعدازظهر را در گاراژ بیهوده تلف کرد. " 4. ( Making Minor Adjustments ) EN: "The mechanic is tinkering with the engine to improve its performance. " FA: "مکانیک در حال تنظیم موتور برای بهبود عملکرد آن است. " 5. ( Working Casually ) EN: "She tinkered at her art project between other tasks. " FA: "او بین کارهای دیگر، گاه گاهی روی پروژه هنری اش کار می کرد. " 6. ( Historical: Tinker as Occupation ) EN: "In medieval Europe, tinkers traveled from village to village repairing pots. " FA: "در اروپای قرون وسطی، تعمیرکاران دوره گرد از روستایی به روستای دیگر می رفتند. " 7. ( Creating Crudely ) EN: "They tinkered together a makeshift shelter from scrap materials. " FA: "آن ها با مواد دورریختنی یک پناهگاه موقت درست کردند. " 8. ( Political: Making Small Changes ) EN: "The government keeps tinkering with the tax laws instead of real reform. " FA: "دولت به جای اصلاحات واقعی، مرتباً در قوانین مالیاتی دستکاری می کند. " 9. ( Creative Process ) EN: "Writers often tinker with their drafts for months. " FA: "نویسندگان اغلب ماه ها پیش نویس هایشان را دستکاری می کنند. " 10. ( Negative: Meddling ) EN: "Stop tinkering with things that are working fine!" FA: "دست از دستکاری چیزهایی که خوب کار می کنند بردار!" Key Notes: 1. Literal Meaning: Repairing/making small adjustments ( تعمیر/تنظیم جزئی ) 2. Negative Connotation: Wasting time or meddling ( وقت تلف کردن/دستکاری بی جا ) 3. Historical Context: Refers to traveling repairmen ( تعمیرکاران دوره گرد ) 4. Creative Use: Refining artistic work ( اصلاح آثار هنری ) deepseek
TinkerToy ( تینکرتوی ) یک اسباب بازی کلاسیک ساختنی برای کودکان است که شامل قطعات چوبی یا پلاستیکی مثل میله ها، چرخ ها و اتصالات می شود. کودکان با استفاده از این قطعات می توانند سازه های مختلف مثل پل، ماشین یا حتی ربات بسازند. ... [مشاهده متن کامل]
برخی ویژگی های TinkerToy: - - - مناسب برای تقویت خلاقیت، مهارت های مهندسی و حل مسئله در کودکان. - - - معمولاً برای رده سنی ۳ سال به بالا طراحی می شود. - - - نسخه های مدرن آن ممکن است شامل قطعات پلاستیکی و حتی موتور برای ساخت سازه های متحرک باشد. معادل فارسی: در ایران ممکن است به صورت "اسباب بازی ساختنی تینکرتوی" یا "لگو میله ای" ( اشاره به قطعات میله ای شکل آن ) شناخته شود، اگرچه برند TinkerToy خاص است و معادل دقیق فارسی ندارد. اگر دنبال اسباب بازی های مشابه هستید، لگو ( LEGO ) ، مکانیکو ( Meccano ) یا حتی K’NEX گزینه های نزدیکی هستند. 😊