timepiece

/ˈtaɪmˌpis//ˈtaɪmpiːs/

معنی: گاه شمار، ساعت
معانی دیگر: گاهنما، زمان سنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mechanism that measures and displays the time, such as a clock or watch.
مشابه: clock

جمله های نمونه

1. It was only incidentally a timepiece. primarily it was a mechanical representation of the universe, a kind of planetarium.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً یک ساعت بود در درجه اول این یک نمایش مکانیکی از جهان بود، نوعی سیاره‌نما
[ترجمه ترگمان]این فقط یک ساعت زمان بود در درجه اول یک نمایش مکانیکی از جهان بود، نوعی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chronograph is the timepiece of choice for today's active man-on-the-go.
[ترجمه گوگل]کرنوگراف ساعت انتخابی برای انسان فعال امروزی است
[ترجمه ترگمان]The یک وسیله انتخاب برای مرد فعال امروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This fun timepiece features a talking alarm, a one-year guarantee and a long-life battery.
[ترجمه گوگل]این ساعت سرگرم کننده دارای زنگ هشدار، گارانتی یک ساله و باتری با عمر طولانی است
[ترجمه ترگمان]این وسیله تفریح، آژیر گفتگو، یک ضمانت یک ساله و یک باتری عمر طولانی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The weight of the badge became a timepiece, measuring a basic cycle.
[ترجمه گوگل]وزن نشان به یک ساعت تبدیل شد که یک چرخه پایه را اندازه گیری می کرد
[ترجمه ترگمان]وزن این نشان به وسیله یک وسیله سپری شد و یک چرخه اساسی را اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some horologists consider the Jefferys timepiece the first true precision watch.
[ترجمه گوگل]برخی از زمان شناسان ساعت جفریس را اولین ساعت دقیق واقعی می دانند
[ترجمه ترگمان]برخی از horologists اولین ساعت دقیق دقیق را در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's more like clock-a-block for timepiece collector and repairer, Sandra Pember.
[ترجمه گوگل]این بیشتر شبیه ساعت یک بلوک برای جمع کننده و تعمیرکار ساعت، ساندرا پمبر است
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه به ساعت است - یک قطعه برای یک جمع کننده و repairer، ساندرا Pember
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To mark these cycles a geophysical timepiece was created on the Earth's surface.
[ترجمه گوگل]برای علامت گذاری این چرخه ها یک ساعت ژئوفیزیکی در سطح زمین ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک وسیله geophysical بر روی سطح کره زمین ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Watch: Portable timepiece designed to be worn on the wrist or carried in the pocket.
[ترجمه گوگل]ساعت: ساعت قابل حمل که برای قرار دادن روی مچ یا حمل در جیب طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]وسیله وسیله وسیله وسیله برای پوشیدن بر روی مچ یا حمل آن در جیب طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This elegant timepiece has 12 white diamonds to mark the hours and a stunning onyx cabochon to decorate the crown, with a matching black sunburst dial and luxurious black stingray strap.
[ترجمه گوگل]این ساعت زیبا دارای 12 الماس سفید برای نشان دادن ساعت ها و یک کابوچون اونیکس خیره کننده برای تزئین تاج، با صفحه ی مشکی رنگ آفتابی و بند سیاه و سفید لوکس است
[ترجمه ترگمان]این وسیله زیبا ۱۲ قطعه الماس سفید دارد تا ساعت ها را علامت گذاری کند و a خیره کننده به منظور تزئین تاج، با a سیاه sunburst سیاه و بند مشکی لوکس، تزئین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This elegant timepiece has 12 white diamonds to mark the hours and a stunning onyx cabochon to decorate the crown, with a matching black sunburst dial and crocodile effect strap.
[ترجمه گوگل]این ساعت زیبا دارای 12 الماس سفید برای نشان دادن ساعت و یک کابوچون اونیکس خیره کننده برای تزئین تاج، با صفحه ی مشکی و بند افکت تمساح است
[ترجمه ترگمان]این وسیله زیبا ۱۲ قطعه الماس سفید دارد تا ساعت ها را علامت گذاری کند و a خیره کننده به منظور تزئین تاج، با a سیاه sunburst و بند crocodile crocodile تزئین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rocky Timepiece Co. Ltd. - Exporter & manufacturer of watches products in Hong Kong.
[ترجمه گوگل]Rocky Timepiece Co Ltd - صادر کننده و تولید کننده محصولات ساعت در هنگ کنگ
[ترجمه ترگمان]شرکت راکی timepiece با مسئولیت محدود تولید کننده & صادرکننده محصولات ساعت در هنگ کنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here is the Yantai Timepiece Museum.
[ترجمه گوگل]اینجا موزه ساعت یانتای است
[ترجمه ترگمان]این موزه Yantai timepiece است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just as a timepiece stops in a house that is stricken by lightning.
[ترجمه گوگل]همانطور که یک ساعت در خانه ای می ایستد که رعد و برق به آن می زند
[ترجمه ترگمان]درست مثل ساعت timepiece در خانه ای که صاعقه زده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the White House says Bush put the timepiece in a pocket returning safely home.
[ترجمه گوگل]اما کاخ سفید می گوید که بوش ساعت را در جیب قرار داده و سالم به خانه باز می گردد
[ترجمه ترگمان]اما کاخ سفید می گوید که بوش ساعت را در جیب خود قرار داده و به سلامت به خانه باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The swift strokes of the timepiece chopped Eternity to pieces.
[ترجمه گوگل]ضربات سریع ساعت ابدیت را تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]ضربات سریع of ابدیت را تکه تکه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاه شمار (اسم)
chronometer, chronoscope, timepiece

ساعت (اسم)
time, watch, timer, clock, timepiece, hour, horologe, ticker

انگلیسی به انگلیسی

• watch
a timepiece is a clock, watch, or other device that measures and shows time; an old-fashioned word.
watch, clock

پیشنهاد کاربران

بپرس