timeless

/ˈtaɪmləs//ˈtaɪmləs/

معنی: بی انتها، نا مناسب، نا گذرا
معانی دیگر: بی پایان، لایتناهی، ابدی، جاودان، بی مدت، بدون مدت یا ضرب الاجل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: timelessly (adv.), timelessness (n.)
(1) تعریف: not having a beginning or end; endless; eternal.
مترادف: endless, eternal, everlasting
متضاد: ephemeral
مشابه: boundless, ceaseless, constant, continuous, dateless, deathless, immortal, infinite, limitless, perennial, permanent, perpetual, undying

(2) تعریف: not affected by time; not restricted to a particular period.
مترادف: ageless, eternal
متضاد: anachronistic
مشابه: classic, dateless, enduring, everlasting, immortal, lasting, permanent, sempiternal, undying

- His poetry is timeless.
[ترجمه رازگل] شعرش جاودان یا ابدی است
|
[ترجمه زینب توحیدی] شعر او از مد نمیفته
|
[ترجمه گوگل] شعر او جاودانه است
[ترجمه ترگمان] شعر او timeless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Laughter is timeless, imagination has no age, and dreams are forever.
[ترجمه گوگل]خنده بی انتها است، تخیل سن ندارد و رویاها همیشگی هستند
[ترجمه ترگمان]خنده جاودانه است، تخیل هم سن ندارد، و رویاها برای همیشه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each tale has the timeless quality of fable.
[ترجمه گوگل]هر داستانی کیفیت بی انتها افسانه را دارد
[ترجمه ترگمان]هر یک از این داستان ها دارای کیفیت ماندگار یک افسانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is a timeless quality to his best work.
[ترجمه گوگل]بهترین کار او کیفیتی جاودانه دارد
[ترجمه ترگمان]یک کیفیت لایتناهی برای بهترین کار او وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A timeless comic actor—his simplicity and his apparent ease are matchless.
[ترجمه گوگل]یک بازیگر کمیک جاودانه - سادگی و سهولت ظاهری او بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]یک بازیگر کمدی، سادگی و راحتی ظاهری او بی نظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Literature does not exist in some timeless absolute.
[ترجمه گوگل]ادبیات در برخی مطلق های بی زمان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]ادبیات در یک مطلق مطلق وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Words are timeless. You should utter them or write them with a knowledge of their timelessness.
[ترجمه گوگل]کلمات بی زمان هستند شما باید آنها را با آگاهی از بی زمانی آنها بیان کنید یا بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلمات بی تو باید آن ها را به زبان timelessness به آن ها بگویی و یا آن ها را با آگاهی از ابدیت آن ها بنویسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His work has a timeless quality.
[ترجمه گوگل]کار او کیفیتی جاودانه دارد
[ترجمه ترگمان]کار او دارای کیفیت timeless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A leather jacket is a timeless and versatile garment that can be worn in all seasons.
[ترجمه گوگل]کاپشن چرمی لباسی جاودانه و همه کاره است که در تمام فصول قابل پوشیدن است
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت چرمی یک لباس ماندگار و ماندگار است که می تواند در تمام فصول از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rothko's paintings have a timeless quality.
[ترجمه گوگل]نقاشی های روتکو کیفیتی جاودانه دارند
[ترجمه ترگمان]نقاشی های Rothko دارای کیفیت timeless هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The city has a timeless quality as if it had existed forever.
[ترجمه گوگل]این شهر کیفیتی جاودانه دارد که گویی برای همیشه وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]شهر کیفیت timeless دارد که انگار برای همیشه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tweed is timeless, tactile and tough.
[ترجمه گوگل]توید بی انتها، لمسی و سخت است
[ترجمه ترگمان]Tweed، ملموس، ملموس و محکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rat remains his dapper, timeless self.
[ترجمه گوگل]موش صحرایی و خود بی انتها باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]موش dapper، dapper و timeless می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By early morning, per and timeless levels are once again very low, and the circadian cycle begins a new day.
[ترجمه گوگل]در اوایل صبح، سطح هر و بی زمان بار دیگر بسیار پایین است و چرخه شبانه روزی روز جدیدی را آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]تا صبح زود، به ازای هر سطح، بار دیگر بسیار پایین است، و چرخه روال شبانه روزی روز جدیدی را آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We floated on as if in a timeless limbo.
[ترجمه گوگل]ما به گونه ای شناور بودیم که گویی در برزخ بی انتها هستیم
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که در یک برزخ timeless شناور بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Of course the quality of the timeless writing stays the same but fresh interpretations of the characters are always welcome.
[ترجمه گوگل]البته کیفیت نوشتار بی‌زمان ثابت می‌ماند، اما برداشت‌های تازه از شخصیت‌ها همیشه مورد استقبال قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]البته، کیفیت نوشتن جاودانه، یک سان باقی می ماند، اما تفاسیر جدید از شخصیت های همیشه مورد استقبال قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی انتها (صفت)
fathomless, endless, topless, timeless, never-ending, open-ended

نا مناسب (صفت)
improper, malapropos, incompatible, foreign, inappropriate, inopportune, incommensurate, inapt, inutile, timeless, infelicitous, untoward, unfit, unsuitable, ill-sorted, unapt, inapplicable, incompetent, irrelative, maladapted, unrighteous, unhandsome, unmeet

نا گذرا (صفت)
timeless, monumental

تخصصی

[ریاضیات] بی زمان

انگلیسی به انگلیسی

• eternal, everlasting, immortal, ageless
something which is timeless is so good or beautiful that it cannot be affected by changes in society or fashion; a formal word.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The Beatles’ music is timeless and still loved by people of all generations.
A fashion enthusiast might say, “A little black dress is a timeless wardrobe staple. ”
Someone might comment, “This movie is a timeless masterpiece that can be enjoyed by anyone, regardless of their age. ”
ابدی. جاودانه. همیشگی. دور از دستبرد زمان
مثال:
Laughter is timeless, imagination has no age, and dreams are forever.
خنده همیشگی {و ابدی است}، تخیل سن و سال ندارد و رویاها برای همیشه هستند.
همیشه تازه - کهنه نشدنی -
مانا - ماندگار
as timely as it is timeless به موقع و در عین حال کهنه نشدنی
adj
معنای دوستان:
عمری - با کیفیت - چیزی که همیشه جذابه و هیچوقت از مُد نمیفته - از مُد/ریخت/قیافه نیفتادنی
مثال:
One object that I find particularly beautiful is a crystal vase that belonged to my grandmother.
...
[مشاهده متن کامل]

She passed it down to my mother, who then gave it to me. The vase is made of clear crystal with intricate etchings all over the surface. It is quite heavy and has a classic shape that is both elegant and timeless. I keep it on a shelf in my living room where it catches the light and sparkles beautifully. I think the vase is so beautiful because it not only represents my family’s history and heritage, but also because it is a work of art in its own right.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : time
✅️ اسم ( noun ) : time / timelessness / timer / timeliness
✅️ صفت ( adjective ) : timely / timeless
✅️ قید ( adverb ) : timelessly
بادوام، خدشه ناپذیر، معتبر
از مد نیفتادنی
timeless principles
اصول ماندگار ( اصولی که در هر زمانی میتوان به آن ها تکیه کرد و مختص زمان خاصی نیست )
کهنه نشدنی، همیشه تازه
نامتناهی
adjective
🔴not affected by the passage of time or changes in fashion.
◀️"antiques add to the timeless atmosphere of the dining room"
🎆 Something that is timeless does not change as the years go past:
...
[مشاهده متن کامل]

The city has a timeless quality as if it had existed forever.
🎆 Something that never goes out of style, and is never forgotten.
Audrey Hepburn, known for her beauty and acting talent is a timeless actress.
🎆 ALEX is a timeless name

ماندگار
جاویدان
فراموش نشدنی
timeless یعنی یک چیز خوب که با گذشت زمان فراموش نمیشه
من ماندگار معنی میکنم
چیزی که همیشه جذابه و هیچوقت از مُد نمیفته
ٍEvery woman should have a timeless collection of clothes for every occasion
جاویدان
بی زمان
دائمی
remaining attractive and not becoming old - fashioned
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس