time capsule

/ˈtaɪmˈkæpsəl//taɪmˈkæpsjuːl/

گنجانه ی زماندار (محفظه ای که در آن یاد بود و غیره می گذارند و در شالوده ی ساختمان دفن می کنند تا آیندگان آن را ببینند)، محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a container for contemporary documents, records, or artifacts to be buried or otherwise preserved for discovery and study by future generations.

جمله های نمونه

1. A time capsule containing personal messages of hope for the next generation will be buried during closing ceremonies.
[ترجمه گوگل]یک کپسول زمانی حاوی پیام های شخصی امید برای نسل آینده در مراسم اختتامیه دفن می شود
[ترجمه ترگمان]کپسول زمان حاوی پیام های شخصی امید برای نسل آینده در طی مراسم اختتامیه دفن خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That was buried as part of a time capsule 50 years ago.
[ترجمه گوگل]50 سال پیش به عنوان بخشی از یک کپسول زمان دفن شد
[ترجمه ترگمان]آن را ۵۰ سال پیش به عنوان بخشی از یک کپسول زمان دفن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You're sure it's the time capsule from last year?
[ترجمه گوگل]مطمئنی کپسول زمان پارسال هست؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنی که این کپسول زمان سال پیش است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Apart from the time capsule, there were many sections in the exhibition.
[ترجمه گوگل]به غیر از کپسول زمان، بخش های زیادی در نمایشگاه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر کپسول زمان، بخش های زیادی در این نمایشگاه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It truly is a time capsule.
[ترجمه گوگل]این واقعا یک کپسول زمان است
[ترجمه ترگمان]این واقعا یک کپسول زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A time capsule of Kentucky's beauty.
[ترجمه گوگل]کپسول زمانی زیبایی کنتاکی
[ترجمه ترگمان]یک کپسول زمان از زیبایی کنتاکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We dug up a time capsule in our backyard.
[ترجمه گوگل]ما یک کپسول زمان در حیاط خلوت خود حفر کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یک کپسول زمان را در حیاط پشتی مان حفر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Music greeted us when we walked through the old swinging doors, original doors that led to the Delaney time capsule.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از درهای متحرک قدیمی عبور کردیم، درهای اصلی که به کپسول زمانی دیلینی منتهی می شد، موسیقی به ما خوش آمد گفت
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد خانه قدیمی شدیم، صدای موسیقی به ما خوش آمد گفت، دره ای اصلی که به the زمان Delaney منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unlike ourselves, future archaeologists will have the benefit of written records, of time capsules and so forth.
[ترجمه گوگل]برخلاف خودمان، باستان شناسان آینده از سوابق مکتوب، کپسول های زمانی و غیره بهره خواهند برد
[ترجمه ترگمان]بر خلاف خودمان، باستان شناسان آینده مزایای رکوردهای نوشتاری، کپسول های زمان و غیره را خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The new exhibition areas will allow the Trust to display even more of the contents of this remarkable time capsule.
[ترجمه گوگل]مناطق نمایشگاهی جدید به Trust اجازه می دهد تا حتی بیشتر از محتویات این کپسول زمانی قابل توجه را نمایش دهد
[ترجمه ترگمان]مناطق نمایشگاه جدید به تراست اجازه می دهد تا حتی بیشتر محتوای این کپسول زمان قابل توجه را به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you remember the day your students buried the time capsule?
[ترجمه گوگل]روزی را که دانش آموزانتان کپسول زمان را دفن کردند را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن روز را به خاطر می آورید که دانش آموزان تان کپسول زمان را دفن کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are you the only one with a key to the time capsule?
[ترجمه گوگل]آیا شما تنها کسی هستید که کلید کپسول زمان را دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو تنها کسی هستی که کلید کپسول زمان داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But under the Taylor Glacier on the East Antarctic Ice Sheet, near a place called Blood Falls, scientists have discovered a time capsule of bacterial activity.
[ترجمه گوگل]اما در زیر یخچال تیلور در ورقه یخی قطب جنوب، در نزدیکی مکانی به نام آبشار خون، دانشمندان یک کپسول زمانی از فعالیت باکتری ها را کشف کردند
[ترجمه ترگمان]اما در زیر یخچال تیلور در سطح یخی قطب جنوب شرقی، نزدیک مکانی به نام آبشار خون، دانشمندان یک کپسول زمان فعالیت باکتریایی را کشف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ice on Themis 24 could be a sort of time capsule from the early solar system and could be similar to the ice that may have arrived on Earth from asteroids during the Heavy Bombardment.
[ترجمه گوگل]یخ موجود در Themis 24 می تواند نوعی کپسول زمانی از منظومه شمسی اولیه باشد و می تواند شبیه یخی باشد که ممکن است از سیارک ها در طول بمباران سنگین به زمین رسیده باشد
[ترجمه ترگمان]یخ در Themis ۲۴ می تواند نوعی کپسول زمان از منظومه شمسی اولیه باشد و می تواند شبیه یخ باشد که ممکن است از خرده سیاره ها در طی the سنگین به زمین برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Time Capsule Stuff
وسایلِ عهدِ بوق
اصطلاحی ست که به اشیاء و یا هر چیز قدیمی یا از مُد افتاده اطلاق میشود.
کپسول زمان.
مخزنی ( ظرفی ) که توی اون چیزهایی ( اشیاء ، اسناد و غیره ) قرار داده میشه به امید اینکه آیندگان اون رو پیدا کنن. هدف اصلی در اصل رابطه با تاریخ نویسان آینده و به طور کل آیندگانه.
صفحه طلایی وویجر هم یک نوع کپسول زمانه.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین یه کپسول زمان به اسم کئو هست که میخوان پرتابش کنن به فضا و تا ۵۰ هزار سال دیگه به زمین برگرده و حاوی پیام ها و دانش های امروزی انسانه!
مثال:
Which raises the question, how long can this time capsule of urban art last

کپسول زمان ( به انگلیسی: Time capsule ) نهانگاه یا مخزنی است که در آن چیزهایی قرار داده می شود تا بعد از زمانی معین ( یا گاهی نامعین ) آن ها را باز کنند و بیرون آورند. هدف از این کار معمولاً ارتباط با تاریخ نویسان آینده، مردم شناسان آینده، و به طور کل با آیندگان است
منبع: سایت ویکی پدیا
جعبه وسایل مهم
محفظه و ظرفی که با اشیائی پر شده و برای نشان دادن سبک زندگی حال حاضر به آیندگان در مکانی خاص دفن میشود.
گذر زمان
جعبه اقلام و وسایل یادگاری - - - ( که در طول زمان نگهداری میشه واسه آینده ) . یه جعبه ای که توش مثلا اسباب بازی یا چیزهای خاص از قدیم توش نگهداری میکنن حالا یا واسه یادگاری یا تو آینده واسه ی بیاد آوردن خاطراتی.
جعبه کمک اولیه
جعبه زمان
Abox for a long time ago

بپرس