timbre

/ˈtɪmbər//ˈtæmbrə/

معنی: دایره زنگی
معانی دیگر: (صدا) زنگ، طنین، جوهر، timbrel دایره زنگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: timbral (adj.)
• : تعریف: the characteristic tonal quality of any sound, esp. a musical instrument, voice, or speech sound, regardless of its pitch or volume.
مشابه: tone

- His voice has a reedlike timbre.
[ترجمه گوگل] صدای او صدایی مانند نی دارد
[ترجمه ترگمان] صداش یه \"reedlike\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. His voice had a deep timbre.
[ترجمه پویا رادی] صدای گرم و پرطنینی داشت.
|
[ترجمه گوگل]صدایش صدایی عمیق داشت
[ترجمه ترگمان]صدایش عمیق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The timbre of the violin is far richer than that of the mouth organ.
[ترجمه گوگل]تن و صدای ویولن بسیار غنی تر از تن صدای اندام دهان است
[ترجمه ترگمان]طنین ویولن بسیار غنی تر از ارگ دهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He could only really recapture the timbre if he had laryngitis when the time came for shooting.
[ترجمه گوگل]او تنها در صورتی می‌توانست که زمانی که زمان تیراندازی می‌رسید، لارنژیت داشته باشد، صدا را دوباره به دست بیاورد
[ترجمه ترگمان]او فقط می توانست، اگر زمانی که زمان شکار فرا می رسید، صدای timbre را دوباره پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He said he liked the timbre of my voice.
[ترجمه گوگل]گفت از صدای من خوشش می آید
[ترجمه ترگمان] اون گفت از صدای من خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She found two cellos with a nice timbre, perfect finish and undoubted charm-she plays the cello herself.
[ترجمه گوگل]او دو ویولن سل را پیدا کرد که با صدایی زیبا، پایانی عالی و جذابیتی بی‌تردید داشتند - او خودش ویولن سل می‌نوازد
[ترجمه ترگمان]او دو cellos را با یک پایان کامل، کامل و غیرقابل undoubted پیدا کرد - او خود ویولون سل می زند - او خود ویولون سل می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The accusing voice was changing, assuming a different timbre, resonant with menace.
[ترجمه گوگل]صدای متهم در حال تغییر بود، با فرض تمبر متفاوت، طنین انداز با تهدید
[ترجمه ترگمان]صدای accusing داشت تغییر می کرد، با صدای پر طنین دار، طنین دار و پر تهدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It made the timbre of my voice sweeter, gentler, the cadences more lyrical.
[ترجمه گوگل]صدای من را شیرین‌تر، ملایم‌تر و آهنگ‌ها را غنایی‌تر کرد
[ترجمه ترگمان]طنین صدای من شیرین تر، ملایم تر و ملایم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But her natural timbre, phrasing tendencies and intuitive inflections suggest the comparison.
[ترجمه گوگل]اما طنین طبیعی او، گرایش‌های عباراتی و عطف‌های شهودی او این مقایسه را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اما تن طبیعی او، عبارت عبارت بودند از عبارت عبارت بودند از بیان گرایش ها و روش های شهودی، مقایسه را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His rich, dark timbre was chosen by 316 voters.
[ترجمه گوگل]صدای تیره و غنی او توسط 316 رای دهنده انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]تن ثروتمند و تیره او توسط ۳۱۶ رای دهندگان انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vocal and instrumental timbres: symbiosis Curiously, the timbre of an instrument always resembles vocal timbre.
[ترجمه گوگل]تن آواز و ساز: همزیستی به طور عجیبی، تن یک ساز همیشه شبیه تن آوازی است
[ترجمه ترگمان]آواز آوازی و instrumental: زنده بودن، طنین یک وسیله همیشه شبیه صدای پر طنین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I fell in love with the subtly plaintive timbre of the Qiang flute.
[ترجمه گوگل]من عاشق صدای ظریف فلوت کیانگ شدم
[ترجمه ترگمان]من عاشق این فلوت نوعی فلوت وار با صدای ضعیف فلوت شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Resonance give volume and timbre to voice and strengthen its sonority.
[ترجمه گوگل]رزونانس به صدا حجم و تایم می بخشد و صدای آن را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]رزونانس صدا را به صدا می دهد و صدایش را تقویت می کند و صدایش را قوی تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you know how to judge piano timbre?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه در مورد صدای پیانو قضاوت کنید؟
[ترجمه ترگمان]بلدی با صدای timbre قضاوت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The shimmering timbre of her voice projected effortlessly.
[ترجمه گوگل]صدای لرزان صدای او بدون زحمت پخش می شد
[ترجمه ترگمان]صدای پر طنین صدای او به آسودگی کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has a wonderful singing voice, with a rich timbre and resonant tone.
[ترجمه گوگل]او صدای خوانندگی فوق العاده ای دارد، با طنین غنی و لحن طنین انداز
[ترجمه ترگمان]صدای آواز بسیار جذابی دارد، با صدای پر طنین و طنین طنین دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دایره زنگی (اسم)
tambourine, facia, timbre, timbrel, fascia

تخصصی

[سینما] تطابق طنین
[برق و الکترونیک] زنگ صدا صفت حس شنوایی که به شنونده اجازه می دهد دو صدای مشابه با شدت بلندی و ارتفاع یکسان را از یکدیگر تشخیص دهد . زنگ صدا در اصل به طیف محرک بستگی دارد . همچنین به شکل موج، فشار صدا و مکان بسامدی طیف محرک نیز بستگی دارد .

انگلیسی به انگلیسی

• tone of voice, quality of sound
the timbre of a particular voice or musical instrument is the quality of sound that it has.

پیشنهاد کاربران

Refers to the unique character or quality of a sound. In terms of tone of voice, timbre relates to the distinctiveness or coloration of someone’s voice.
ویژگی یا کیفیت منحصر به فرد یک صدا. از نظر لحن صدا، timbre به متمایز بودن یا کیفیت صدای کسی مربوط می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
I love the timbre of her voice, it’s so soothing.
In a singing competition, a judge might comment, “Your timbre sets you apart from the other contestants. ”
A voice coach might instruct, “Focus on improving the timbre of your voice to make it more appealing to listeners. ”

زنگ صدا ، آهنگ صدا
در گیاهشناسی معنای صمغ هم میدهد
آهنگ صدا
رنگ صدا - زنگ صدا
طنین
دایره زنگی

بپرس