timberline

/ˈtɪmbərˌlaɪn//ˈtɪmbərˌlaɪn/

(در ارتفاعات کوهستانی و غیره) دار مرز، در مناطق سرد و کوهستانی خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the land elevation or polar region beyond which trees will not grow.

جمله های نمونه

1. These valleys well below timberline are dusty already, even though it is early spring.
[ترجمه گوگل]این دره‌هایی که زیر خط الوار قرار دارند، در حال حاضر گرد و غبار هستند، حتی اگر اوایل بهار است
[ترجمه ترگمان]این دره ها در زیر timberline از قبل گرد و خاک گرفته شده اند، حتی اگر بهار زود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Highland, Arkansas —The lights went out at the Timberline Restaurant almost an hour before closing.
[ترجمه گوگل]هایلند، آرکانزاس - تقریبا یک ساعت قبل از بسته شدن، چراغ‌ها در رستوران تیمبرلین خاموش شدند
[ترجمه ترگمان]Highland، آرکانزاس - در رستوران Timberline تقریبا یک ساعت پیش از بسته شدن، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Back at the remains of the Timberline, Shelton's customers and staff were heading out into the night.
[ترجمه گوگل]برگشت به بقایای تیمبرلین، مشتریان و کارکنان شلتون در حال رفتن به سمت شب بودند
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به بقایای of، مشتریان و کارمندان شلتون به سمت شب روانه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At the upper timberline the trees begin to become twisted and deformed.
[ترجمه گوگل]در قسمت بالای چوب درختان شروع به پیچ خوردگی و تغییر شکل می کنند
[ترجمه ترگمان]در قسمت بالای درختان، درختان پیچ خوردند و تغییر شکل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You got it good in Timberline, right?
[ترجمه گوگل]تو تیمبرلین خوب گرفتی، درسته؟
[ترجمه ترگمان]تو Timberline خوب بلدی، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The upper timberline, like the snow line, is highest in the tropic and lowest in the polar regions.
[ترجمه گوگل]خط الوار بالایی، مانند خط برف، در مناطق استوایی بالاترین و در مناطق قطبی پایین ترین است
[ترجمه ترگمان]The فوقانی، مانند خط برفی، در مناطق استوایی و در مناطق قطبی، بیش ترین ارتفاع را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A cool spring above the timberline.
[ترجمه گوگل]چشمه ای خنک بالای خط الواری
[ترجمه ترگمان]بهار خنکی بر فراز the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The turnover rates of species were gradually hoisting from the centre of timberline to sub alpine meadow and forest zones, and highest at the edge of timberline.
[ترجمه گوگل]نرخ گردش گونه‌ها به تدریج از مرکز خط الوار به سمت چمنزارهای زیر آلپ و مناطق جنگلی بالا می‌رفت، و در لبه خط الوار بالاترین بود
[ترجمه ترگمان]سرعت گردش و گردش گونه ها به تدریج از مرکز of تا چراگاه alpine و مناطق جنگلی بالا و بالاتر می رفت و در لبه پرتگاه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is still no universally agreed-on explanation for why there should be such a dramatic cessation of tree growth at the upper timberline.
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ توضیح مورد توافق جهانی برای این که چرا باید چنین توقف چشمگیر رشد درخت در خط الوار بالایی وجود داشته باشد، وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هنوز به طور کلی اتفاق نظر وجود ندارد - در مورد این که چرا باید توقف چشمگیر رشد درخت در timberline بالایی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Timberline trees are normally evergreens, suggesting that these have some advantage over deciduous trees (those that lose their leaves) in the extreme environments of the upper timberline.
[ترجمه گوگل]درختان Timberline به طور معمول همیشه سبز هستند، که نشان می دهد که این درختان نسبت به درختان برگ ریز (آنهایی که برگ های خود را از دست می دهند) در محیط های شدید خط چوب فوقانی مزیت هایی دارند
[ترجمه ترگمان]درختان Timberline معمولا evergreens هستند و این نشان می دهد که اینها برخی از این مزایا را بر درختان برگریز (آن هایی که برگ های خود را از دست می دهند)در محیط های افراطی of بالایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Species of birch, for example, may occur at the timberline in parts of the Himalayas.
[ترجمه گوگل]برای مثال، گونه‌های توس ممکن است در قسمت‌هایی از هیمالیا در خط الواری دیده شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال گونه of ممکن است در timberline در بخش هایی از هیمالیا رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are some areas, however, where broadleaf deciduous trees form the timberline.
[ترجمه گوگل]با این حال، مناطقی وجود دارد که درختان پهن برگ خط چوب را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی نواحی وجود دارند که درختان برگریز پهن برگ را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This rapid zone of transition is called the upper timberline or tree line.
[ترجمه گوگل]این منطقه سریع انتقال، خط الوار بالایی یا خط درخت نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این منطقه انتقال سریع، the فوقانی یا خط درختی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In many semiarid areas there is also a lower timberline where the forest passes into steppe or desert at its lower edge, usually because of a lack of moisture.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از مناطق نیمه خشک نیز یک خط چوبی پایین تر وجود دارد که در آن جنگل به استپ یا بیابان در لبه پایینی آن می گذرد، معمولاً به دلیل کمبود رطوبت
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از مناطق نیمه خشک یک timberline پایین تر نیز وجود دارد که در آن جنگل در حاشیه پایین خود، معمولا به دلیل کمبود رطوبت عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tree line, altitude above which plants and trees cannot grow; latitude in the polar regions above which vegetation cannot grow

پیشنهاد کاربران

timberline ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: مرز چوب‏دهی جنگل
تعریف: محدوده‏ای پایین‏تر از مرز جنگل که از درختان آن بتوان الوار تهیه کرد|||متـ . مرز چوب‏دهی

بپرس