tilt the playing field

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
شرایط رقابت را ناعادلانه کردن / بازی را به نفع خود چرخاندن
در زبان محاوره ای:
شرایط رو ناجور کردن، بازی رو به نفع خودش چرخوندن، رقابت رو نابرابر کردن
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( سیاسی/رسانه ای – تغییر قواعد به نفع یک طرف ) :**
اشاره به اقداماتی که باعث می شود رقابت سیاسی، رسانه ای، یا سازمانی دیگر منصفانه نباشد—مثلاً با کنترل رسانه ها، تغییر قوانین، یا حذف رقبا
مثال:
The government tilted the playing field by restricting opposition access to media.
دولت با محدود کردن دسترسی مخالفان به رسانه ها، بازی را به نفع خود چرخاند.
2. ** ( ورزشی/سازمانی – نابرابری ساختاری ) :**
در محیط های رقابتی، اشاره به شرایطی که یک طرف مزیت ناعادلانه دارد—مثلاً داوری جانبدارانه یا منابع نامتوازن
مثال:
Hiring only insiders tilted the playing field against new applicants.
استخدام فقط آشناها، زمین بازی رو به ضرر متقاضی های جدید ناجور کرد.
3. ** ( فرهنگی/اخلاقی – نقد نابرابری ) :**
در روایت های اجتماعی یا اخلاقی، این اصطلاح نماد نقد ساختارهای ناعادلانه، تبعیض، یا فساد سیستمی ست
مثال:
Economic policies tilted the playing field toward the wealthy.
سیاست های اقتصادی زمین بازی رو به نفع ثروتمندها چرخاند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
rig the system – bias the competition – create unfair advantage – stack the deck – manipulate the rules