tilling


معنی: خیش

مترادف ها

خیش (اسم)
share, tillage, plow, coarse linen cloth, miner, tilling, rooter, ploughshare, tilth, ditcher, tusk, scooter, plowing

پیشنهاد کاربران

Targeting Induced Local Lesions in Genomes
کشت زاد ( ژن ) یا کاشت زاد: نشان گذاری آسیب های زادانی انگیخته شده در زادان
بادرود
شخم زدن

بپرس