tiling

/ˈtaɪlɪŋ//ˈtaɪlɪŋ/

کاشی کاری، (جمع) آجر کاشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the process of laying or covering with tiles.

(2) تعریف: tiles collectively.

(3) تعریف: a covering or construction of tiles.

جمله های نمونه

1. The kitchen has smart black tiling, worksurfaces and cupboards.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه دارای کاشی کاری مشکی هوشمند، سطوح کار و کمد است
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه دارای کاشی کاری سیاه هوشمند، worksurfaces و قفسه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tiling the bathroom is going to be a big job .
[ترجمه گوگل]کاشی کاری حمام کار بزرگی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اما حمام کار بزرگی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With large areas of tiling, two things are vitally important.
[ترجمه گوگل]با مناطق وسیع کاشی کاری، دو چیز بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]با مناطق وسیعی از کاشی کاری، دو چیز حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tiling problem, as treated by Wang, Berger, and Robinson, used tiles based on squares.
[ترجمه گوگل]مشکل کاشی کاری، همانطور که توسط وانگ، برگر و رابینسون درمان شد، از کاشی های بر اساس مربع استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مشکل کاشی کاری، همان طور که وانگ، برگر و Robinson با آن ها رفتار کردیم، کاشی های استفاده شده بر روی میدان را مورد استفاده قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blood from his head discoloured the blue tiling pattern of the plastic liner around him.
[ترجمه گوگل]خون از سر او باعث تغییر رنگ الگوی کاشی کاری آبی آستر پلاستیکی اطرافش شد
[ترجمه ترگمان]خون از سرش به رنگ آبی و آبی که دورش را گرفته بود بی رنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My dream city is the one with red tiling, green trees, blue sea and clear sky.
[ترجمه گوگل]شهر رویایی من شهری است با کاشی کاری های قرمز، درختان سبز، دریای آبی و آسمان صاف
[ترجمه ترگمان]شهر رویایی من، یک شهر با کاشی کاری قرمز، درختان سبز، دریای آبی و آسمان صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The edge of the tiling that projects over a roof gable.
[ترجمه گوگل]لبه کاشی کاری که بر روی شیروانی سقف قرار دارد
[ترجمه ترگمان]لبه کاشی کاری که بر بالای سقفش شیروانی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No Re - tiling: One broken tile often means replacing the whole area which increases the overall cost.
[ترجمه گوگل]عدم کاشی کاری مجدد: یک کاشی شکسته اغلب به معنای جایگزینی کل منطقه است که هزینه کلی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ کاشی کاری مجدد: یک کاشی شکسته اغلب به معنای جایگزین کردن کل منطقه است که هزینه کلی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The worker was tiling the floor.
[ترجمه گوگل]کارگر در حال کاشی کاری زمین بود
[ترجمه ترگمان]کارگر روی زمین کاشی کاری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tiling his chair back, he was in deep thought.
[ترجمه گوگل]صندلی‌اش را کاشی‌کاری کرده بود و در فکر عمیقی بود
[ترجمه ترگمان]دوباره صندلی اش را عقب کشید و به فکر فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The kitchen chose a tiling of Roman, saying is tiling is mixed in vain only actually ash is dichromatic .
[ترجمه گوگل]آشپزخانه کاشی کاری رومی را انتخاب کرد و گفت کاشی کاری بیهوده مخلوط می شود فقط در واقع خاکستر دو رنگی است
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه یک کاشی کاری رومی را انتخاب کرد و گفت که کاشی کاری بی هوده مخلوط می شود و فقط خاکستر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our tiling products are designed to provide great versatility to the tiling industry.
[ترجمه گوگل]محصولات کاشی کاری ما به گونه ای طراحی شده اند که تطبیق پذیری زیادی را برای صنعت کاشی کاری فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]محصولات کاشی کاری ما برای ارائه تطبیق پذیری عالی در صنعت کاشی کاری طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This afternoon's work is tiling walls. After taking an afternoon nap they are preparing for tiling.
[ترجمه گوگل]کار امروز بعد از ظهر کاشی کاری دیوارهاست بعد از یک چرت بعد از ظهر، آنها برای کاشی کاری آماده می شوند
[ترجمه ترگمان]این کار بعد از ظهر دیواره ای کاشی کاری است بعد از یک چرت بعد از ظهر، آن ها برای کاشی کاری آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Architecture The edge of the tiling that projects over a roof gable.
[ترجمه گوگل]معماری لبه کاشی کاری که بر روی شیروانی سقف قرار دارد
[ترجمه ترگمان]معماری لبه کاشی کاری که بر روی سقف سقف اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tiles collectively, flooring

پیشنهاد کاربران

بپرس