tiles

جمله های نمونه

1. the tiles on the roof overlap one another
سفال های بام روی هم قرار می گیرند.

2. to embed tiles in cement
کاشی را در سیمان کار گذاشتن

3. laying out underground tiles to drain a pond
برای خشکاندن سلخ،تنبوشه در زیر زمین کار گذاشتن

4. have a night on the tiles
شب را به میگساری و پایکوبی گذراندن

پیشنهاد کاربران

کاشی
e. g ‍ ‍‍؛ coloreful floor tiles
قطعه
کاشی
سرامیک
کاشی ها
کنار هم
کاشی