tigress

/ˈtaɪɡrɪs//ˈtaɪɡrɪs/

معنی: ماده پلنگ، ببرماده
معانی دیگر: ماده ببر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a female tiger.

(2) تعریف: (informal) a woman considered to be like a tiger in some characteristic such as ferocity or aggressiveness.

جمله های نمونه

1. Jean can be a real tigress if she feels criticised.
[ترجمه گوگل]ژان اگر احساس کند مورد انتقاد قرار می گیرد می تواند یک ببر واقعی باشد
[ترجمه ترگمان]اگر مورد انتقاد قرار گیرد، جین می تواند به ماده ببری حقیقی تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wounded tigress was now roaring double tides.
[ترجمه گوگل]ببر مجروح حالا جزر و مد مضاعف غرش می کرد
[ترجمه ترگمان]ماده پلنگ زخمی در حال غرش رعد دو بار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Suppose the individual is a tigress whose territory has recently been invaded by another tigress.
[ترجمه گوگل]فرض کنید این فرد یک ببر است که به تازگی توسط ببر دیگری به قلمرو آن حمله کرده است
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که فرد ماده ببری است که به تازگی با ماده ببری دیگر مورد تهاجم قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tigress is quick to surface when your young are threatened and I could face up to any bully to defend my own.
[ترجمه گوگل]وقتی بچه های شما تهدید می شوند، ببر سریع ظاهر می شود و من می توانم برای دفاع از خود با هر قلدری روبرو شوم
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جوان شما تهدید می شود، ماده ببری به سرعت به سطح آب می رود و من می توانم با هر فرد زورگو مقابله کنم تا از خودم دفاع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One fine day, this innocent tigress is suddenly tamed by a modest teacher who teaches her to read.
[ترجمه گوگل]یک روز خوب، این ببر بی گناه ناگهان توسط یک معلم متواضع که به او خواندن یاد می دهد رام می شود
[ترجمه ترگمان]یک روز خوب، این ماده ببری بی گناه ناگهان توسط یک معلم فروتن رام می شود که به او یاد می دهد بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A tigress with cubs is on her own.
[ترجمه گوگل]یک ببر با توله ها خودش است
[ترجمه ترگمان]یک خانم پلنگ با بچه خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is some evidence that a tigress who has killed humans abandons the habit once her family is self-supporting.
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ببری که انسان‌ها را کشته است، زمانی که خانواده‌اش از خود حمایت می‌کنند، این عادت را ترک می‌کند
[ترجمه ترگمان]شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه یک ماده ببری که انسان ها را به قتل می رساند، زمانی که خانواده اش از خود حمایت می کنند، این عادت را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On yet another attempt to kill the Chowgarh tigress, Corbett relates the following intriguing incident.
[ترجمه گوگل]در تلاش دیگری برای کشتن ببر چاوگار، کوربت حادثه جالب زیر را نقل می کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، یک تلاش دیگر برای کشتن ببر ماده ببری، رویداد intriguing زیر را مرتبط می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tigress could see that something was wrong. She said more affably, " All right, I'll tell you.
[ترجمه گوگل]ببر می توانست ببیند که چیزی اشتباه است او با مهربونی تر گفت: "باشه، بهت میگم
[ترجمه ترگمان]tigress متوجه شد که یک چیزی اشتباه است او با مهربانی بیشتری گفت: بسیار خوب، من به شما خواهم گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tigress felt very smug in a tenement yard like this.
[ترجمه گوگل]ببر در چنین حیاط خانه‌داری احساس راحتی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]tigress در یک حیاط کوچک مثل این احساس غرور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A Bengal tigress called Sita rests with one of her trio of six - month - old cubs.
[ترجمه گوگل]یک ببر بنگالی به نام سیتا با یکی از سه توله شش ماهه خود استراحت می کند
[ترجمه ترگمان]یک ماده ببر بنگال به نام راونا در کنار یکی از سه بچه ۶ ماهه او قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Looked at this way, Tigress wasn't mocking him but was honestly showing her concern for him.
[ترجمه گوگل]به این سمت نگاه کردم، ببر او را مسخره نمی کرد بلکه صادقانه نشان می داد که نگران اوست
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، او را مسخره نمی کرد، اما صادقانه به او نشان می داد که نگران اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was startled by her close resemblance to Tigress.
[ترجمه گوگل]او از شباهت زیاد او به ببر شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]از شباهت نزدیکی به tigress یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He found Tigress sitting in the outer room. She glanced at him and her face lengthened.
[ترجمه گوگل]او ببر را دید که در اتاق بیرونی نشسته بود نگاهی به او انداخت و صورتش دراز شد
[ترجمه ترگمان]او را دید که در اتاق بیرونی نشسته است زن به او نگاه کرد و چهره اش درهم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده پلنگ (اسم)
leopardess, tigress

ببرماده (اسم)
tigress

انگلیسی به انگلیسی

• female tiger; cruel woman
a tigress is a female tiger.

پیشنهاد کاربران

Tigress is a slang term used to describe a woman who is fierce, strong, and independent. It conveys a sense of power and confidence.
برای توصیف زنی است که خشن، قوی و مستقل است. حس قدرت و اعتماد به نفس را منتقل می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

“She is a tigress in the boardroom, always making bold decisions. ”
In a conversation about sports, someone might say, “She plays like a tigress on the soccer field, never backing down. ”
A friend might compliment another friend by saying, “You handled that situation like a tigress, standing up for yourself. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-woman/
ببر ( ماده )
پلنگ ماده

بپرس