1. to walk on a tightrope
روی طناب راه رفتن
2. akbar kept his balance on the tightrope
اکبر تعادل خود را بر روی طناب کشیده حفظ کرد.
3. One of the acrobats who walked the tightrope at the circus did it blindfolded.
[ترجمه گوگل]یکی از آکروبات هایی که در سیرک روی طناب راه می رفت این کار را با چشم بند انجام داد
[ترجمه ترگمان]یکی از the که در سیرک به راه افتاد، چشمانش را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. School administrators walk a tightrope between the demands of the community and the realities of how children really behave.
[ترجمه گوگل]مدیران مدارس بین خواستههای جامعه و واقعیتهای رفتار واقعی کودکان راه میروند
[ترجمه ترگمان]مدیران مدارس در میان خواسته های جامعه و حقایق چگونگی رفتار کودکان در وضعیت خوبی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I feel as though I'm walking a tightrope between success and failure.
[ترجمه گوگل]احساس میکنم دارم روی طناب محکمی بین موفقیت و شکست قدم میزنم
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که در میان موفقیت و شکست در حال قدم زدن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many manufacturers have to walk a tightrope between pricing their goods too high and not selling them, and pricing them low and losing money.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تولیدکنندگان مجبورند بین قیمت گذاری بیش از حد کالاهای خود و عدم فروش آنها و قیمت گذاری پایین و زیان دهی کالاهای خود، راه محکمی را طی کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تولید کنندگان باید در میان قیمت گذاری کالاهای خود به شدت عمل کنند و فروش آن ها را کم کنند و آن ها را قیمت گذاری کنند و پول را از دست بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Profitboss walks a tightrope between research and risk, between research and opportunity.
[ترجمه گوگل]Profitboss بین تحقیق و ریسک، بین تحقیق و فرصت راه می رود
[ترجمه ترگمان]The بین تحقیق و ریسک، بین تحقیق و ریسک، در شرایط دشواری گام برمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She sometimes felt she was walking a tightrope, wanting to be friendly with Therese, and yet terrified of upsetting Karl.
[ترجمه گوگل]او گاهی احساس میکرد که دارد روی طناب میرود، میخواهد با ترز دوستی داشته باشد، و در عین حال از ناراحت کردن کارل وحشت داشت
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس می کرد که در سختی قدم می زند، و دلش می خواهد با ترز دوست شود، و با این حال، به وحشت افتاد که کارل را ناراحت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. United lived on a tightrope at times.
[ترجمه گوگل]یونایتد در برخی مواقع روی یک طناب محکم زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان ایالات متحده در شرایط خوبی زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To become foot-sure and fearless in such tightrope bridge crossings, he practiced on easier ones a few inches above the ground.
[ترجمه گوگل]او برای اینکه در چنین گذرگاههای طنابدار، مطمئن و نترس باشد، روی پلهای سادهتر چند اینچی بالاتر از زمین تمرین میکرد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه مطمئن شود و نترس از این عبور از پل با گذر از پل، در چند اینچی روی زمین تمرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I walked a tightrope between two realities to both of which I felt seriously committed.
[ترجمه گوگل]من یک طناب محکم بین دو واقعیت راه افتادم که به طور جدی به هر دوی آنها متعهد بودم
[ترجمه ترگمان]من یک طناب را بین دو واقعیت که به طور جدی مرتکب شده بودم راه انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was constantly aware of the tightrope he was walking-being a major player among the elite but not really one of them.
[ترجمه گوگل]او دائماً از طنابهایی که در حال راه رفتن بود آگاه بود، یک بازیکن اصلی در میان نخبگان بود، اما واقعاً یکی از آنها نبود
[ترجمه ترگمان]او به طور مداوم از موقعیت خوبی که در حال قدم زدن بود آگاه بود - یکی از بازیکنان مهم در میان نخبگان بود، اما واقعا یکی از آن ها نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And went back up and walked the tightrope to the west bank 3
14. He danced across a tightrope as easily as he strolled down a coun-try lane.
[ترجمه گوگل]او به همان راحتی که در یک کوچه کانتری قدم می زد روی طناب محکم می رقصید
[ترجمه ترگمان]به آسانی از آن سوی طناب می رقصید، به همان آسانی که سلانه سلانه سلانه سلانه از یک کوره راه بیرون می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید