tightness


معنی: سفتی، ضیق
معانی دیگر: محکمی، تنگی، فشار

جمله های نمونه

1. Tightness in one set of muscles will affect your whole balance.
[ترجمه گوگل]سفتی در یک مجموعه از عضلات بر کل تعادل شما تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]انقباض در یک مجموعه از ماهیچه ها کل تعادل شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Torn muscles retract, and lose strength, structure, and tightness.
[ترجمه گوگل]عضلات پاره شده جمع می شوند و قدرت، ساختار و سفتی خود را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های Torn جمع می شوند و قدرت، ساختار و تنگی را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This tightness is reflected almost everywhere at state level too.
[ترجمه گوگل]این سختی تقریباً در همه جا در سطح ایالت نیز منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]این سفتی تقریبا در همه جا در سطح دولت منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Roz felt the hot tightness within her curling into a whorl of anger.
[ترجمه گوگل]رز سفتی داغ درونش را احساس کرد که به حلقه‌ای از خشم تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]رز راز داغی را که در درونش موج می زد احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Supply tightness is likely to be alleviated as the year progresses, putting downward pressure on prices.
[ترجمه گوگل]تنگی عرضه احتمالاً با پیشرفت سال کاهش می یابد و فشار نزولی بر قیمت ها وارد می کند
[ترجمه ترگمان]کاهش خطر ممکن است با پیشرفت سال کاهش پیدا کند و فشار رو به پایین بر قیمت ها اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tightness of the circle extends to professional staff at the Palace too, all of whom are appointed on personal recommendation.
[ترجمه گوگل]تنگاتنگی این دایره به کارکنان حرفه‌ای کاخ نیز کشیده می‌شود که همه آنها به توصیه شخصی منصوب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سفتی دایره به کارکنان حرفه ای کاخ نیز بسط می یابد، که همه آن ها به توصیه شخصی منصوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Continuing monetary tightness is squeezing property speculators.
[ترجمه گوگل]ادامه تنگنای پولی، سفته بازان املاک را تحت فشار قرار داده است
[ترجمه ترگمان]ادامه فشار مالی، محتکران دارایی را فشار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tightness throughout the abdomen making it impossible to cough or strain for fear that something will burst or will tear loose.
[ترجمه گوگل]سفتی در سرتاسر شکم باعث می‌شود که سرفه یا زور زدن به دلیل ترس از ترکیدن یا پارگی چیزی غیرممکن شود
[ترجمه ترگمان]دویدن در داخل شکم باعث می شود که سرفه یا استرس به خاطر ترس از اینکه چیزی منفجر شود و یا از بین برود، غیر ممکن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Great Tightness lies on most pavements unleashing itself round all passing ankles.
[ترجمه گوگل]سفتی بزرگ بر روی اکثر پیاده روها قرار دارد و خود را در اطراف همه مچ پاهای عبوری آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]A بزرگ روی most lies است که از قوزک پا در حال رها شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dimensions of culture include complexity, tightness, individualism, collectivism.
[ترجمه گوگل]ابعاد فرهنگ شامل پیچیدگی، تنگ نظری، فردگرایی، جمع گرایی است
[ترجمه ترگمان]ابعاد فرهنگ شامل پیچیدگی، تنگی، فردگرایی، فردگرایی، جمع گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Purpose : To test check valve No. 1 for tightness.
[ترجمه گوگل]هدف: تست شیر ​​شماره 1 برای سفتی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای آزمایش سوپاپ کنترل شماره ۱ برای سفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Special connections ensure that the system excellent air tightness.
[ترجمه گوگل]اتصالات ویژه تضمین می کند که سیستم هوابندی عالی دارد
[ترجمه ترگمان]اتصالات ویژه اطمینان می دهند که سیستم، تنگی هوایی عالی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The band make lean, controlled music, free of obvious gimmickry and, writing about them, it's tough to stay away from talk of minimalism, of craft, of "tightness".
[ترجمه گوگل]گروه موسیقی ضعیف و کنترل‌شده‌ای می‌سازد، عاری از حیله‌های آشکار و نوشتن در مورد آن‌ها، دوری از صحبت درباره مینیمالیسم، صنایع دستی، و «تنگی» سخت است
[ترجمه ترگمان]این گروه موسیقی ناب، کنترل شده، عاری از gimmickry واضح را ایجاد می کند، و در مورد آن ها می نویسد، دور ماندن از صحبت درباره مینیمالیسم، هنر، و \"تنگی\" دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purpose : To test check valves for tightness in the direction of flow.
[ترجمه گوگل]هدف: آزمایش شیرهای چک از نظر سفتی در جهت جریان
[ترجمه ترگمان]هدف: برای آزمایش شیره ای کنترل برای سفتی در جهت جریان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفتی (اسم)
tension, tenacity, hardness, density, rigidity, solidity, firmness, stiffness, tightness, fastness, toughness

ضیق (اسم)
stinginess, stricture, tightness, narrowness, niggardliness

تخصصی

[عمران و معماری] تنگی
[نساجی] نفوذ ناپذیری - سفتی - محکمی

انگلیسی به انگلیسی

• strength; trouble, misfortunes

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : tighten
✅️ اسم ( noun ) : tightness
✅️ صفت ( adjective ) : tight
✅️ قید ( adverb ) : tight / tightly
انقباض ( مثلا وقتی با عضله می آید ) : انقباض عضلات
آب بندی
تحت فشاربودن
نشتی در خط گاز
مقاومت ( در برابر نفوذ مواد )
مثلا: water tightness
مقاومت در برابر نفوذ آب

بپرس