tightknit


صمیمی، دمساز، اخت (tightly knit هم می گویند)، ریز بافت، ریز بافته

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: closely knit or woven together, as a fabric.
مشابه: close

(2) تعریف: well-organized and well-coordinated.

- a tightknit company
[ترجمه مهناز نــ .] یک شرکت هماهنگ و سازمند ( سازمان یافته/سازمان دهی شده )
|
[ترجمه گوگل] یک شرکت تنگ
[ترجمه ترگمان] یک شرکت tightknit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

وقتی در مورد جمعیت منطقه جغرافیایی به کار رود. منظور جمعیت همگن تر و و کمتر آمیخته است.
closely/tightly knit
closely connected/ “Tight - knit” is an adjective that describes a group of people who have strong, friendly, and common relationships with each other
صمیمی، به هم پیوسته
a very close - knit family
...
[مشاهده متن کامل]

a tightly knit community
The company is controlled by a tightly - knit group of investors

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/closely-tightly-knit?q=Tight-knit• https://www.britannica.com/dictionary/tight–knit
رابطه صمیمی

بپرس