tightening

جمله های نمونه

1. The brake cable needs tightening up.
[ترجمه گوگل]کابل ترمز نیاز به سفت کردن دارد
[ترجمه ترگمان]کابل ترمز به سفت شدن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government responded by tightening the law on gun ownership.
[ترجمه گوگل]دولت با تشدید قانون مالکیت اسلحه پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]دولت با تشدید قانون مالکیت سلاح به این مساله واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government is tightening up public security.
[ترجمه گوگل]دولت در حال تشدید امنیت عمومی است
[ترجمه ترگمان]دولت در حال تشدید تدابیر امنیتی عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two major companies have been tightening their stranglehold on the beer market.
[ترجمه گوگل]این دو شرکت بزرگ در حال تشدید محدودیت‌های خود در بازار آبجو بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]دو شرکت بزرگ خفقان خود را در بازار آبجو افزایش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The anchorman flung his whole weight back, tightening the rope.
[ترجمه گوگل]لنگر تمام وزن خود را به عقب پرت کرد و طناب را سفت کرد
[ترجمه ترگمان]گوینده بار خود را عقب کشید و طناب را محکم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By 1979 South Africa was tightening its grip on Namibia.
[ترجمه گوگل]در سال 1979 آفریقای جنوبی کنترل خود را بر نامیبیا سخت تر می کرد
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۷۹ آفریقای جنوبی کنترل خود را بر نامیبیا تشدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The police are tightening the net around the smugglers.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بستن شبکه قاچاقچیان است
[ترجمه ترگمان]پلیس تور دور قاچاقچیان را محکم تر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The police are tightening up on drunken driving.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال رانندگی در حالت مستی است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال تنگ شدن در رانندگی مست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Luke answered by tightening his grip on her shoulder.
[ترجمه گوگل]لوک با محکم کردن چنگال روی شانه او پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]لوک در حالی که دستش را روی شانه او می فشرد جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Businesses were tightening their belts and cutting jobs.
[ترجمه گوگل]کسب و کارها کمربندهای خود را می بستند و مشاغل را کاهش می دادند
[ترجمه ترگمان]کسب و کارها کمربندهای خود را سفت می کردند و کار را قطع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pythons kill by tightening their coils so that their victim cannot breathe.
[ترجمه گوگل]پیتون ها با سفت کردن سیم پیچ های خود می کشند تا قربانی آنها نتواند نفس بکشد
[ترجمه ترگمان]pythons با فشار دادن coils به این نتیجه میرسن که قربانی نمی تونه نفس بکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make sure the washer is firmly seated before tightening the pipe.
[ترجمه گوگل]قبل از سفت کردن لوله، مطمئن شوید که واشر محکم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که واشر محکم قبل از محکم کردن لوله، نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The police are tightening up on under-age drinking.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال تشدید مشروبات الکلی در سنین پایین است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال سختگیری نسبت به نوشیدن زیر سن قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new measures are aimed at tightening existing sanctions.
[ترجمه گوگل]هدف از اقدامات جدید تشدید تحریم های موجود است
[ترجمه ترگمان]هدف از این اقدامات، افزایش تحریم های موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This will prevent the seam from tightening up with the result that it could be shorter than the surrounding fabric.
[ترجمه گوگل]این کار از سفت شدن درز و در نتیجه کوتاهتر شدن درز از پارچه اطراف جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]این امر مانع از سفت شدن درز با نتیجه می شود که می تواند کوتاه تر از بافت اطراف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fastening, strengthening; act of making something tighter; become tight or tighter; making skin less lax, act of making the sking tighter

پیشنهاد کاربران

سخت
در متون اقتصادی بیشتر به انقباض باید ترجمه نمود
شدید
انقباض
به هم فشردن
تنگ شدن
سفت کردن _ محکم کردن _ محکم بستن یا پیچاندن پیچ یا مهره
محدودیت

بپرس