tiffin

/ˈtɪˌfɪn//ˈtɪˌfɪn/

معنی: ناهار مختصر، ناهار خوردن
معانی دیگر: (انگلیس - قدیمی)، ناهار، ظهرانه، درهند ناهار مختصر

جمله های نمونه

1. Tiffin MSc in Criminal Justice (MSCJ), with a concentration in Forensic Psychology, is an outstanding example of how the real world meets the classroom experience.
[ترجمه گوگل]تیفین کارشناسی ارشد در عدالت کیفری (MSCJ)، با تمرکز در روانشناسی قانونی، نمونه برجسته ای از نحوه برخورد دنیای واقعی با تجربه کلاس درس است
[ترجمه ترگمان]Tiffin MSc در عدالت کیفری (MSCJ)با تمرکز در روان شناسی قانونی یک مثال برجسته از این موضوع است که چگونه دنیای واقعی تجربه کلاس را برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tiffin MSc in Criminal Justice (MSCJ), with a concentration in Homeland Security Administration, is an outstanding example of how the real world meets the classr. . .
[ترجمه گوگل]تیفین کارشناسی ارشد در عدالت کیفری (MSCJ)، با تمرکز در مدیریت امنیت داخلی، نمونه برجسته ای از نحوه برخورد دنیای واقعی با کلاس است
[ترجمه ترگمان]Tiffin MSc در عدالت کیفری (MSCJ)با تمرکز در اداره امنیت داخلی نمونه ای برجسته از این مساله است که جهان واقعی چگونه با classr مقابله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And it is their sorting procedure that has made the tiffin wales so famous.
[ترجمه گوگل]و این روش مرتب سازی آنهاست که تیفین ولز را بسیار معروف کرده است
[ترجمه ترگمان]و این روش نمونه گیری آن ها است که ولز جنوبی را تا این حد مشهور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Empire Writes Back, by Bill Ashcroft, Gareth Griffiths and Helen Tiffin, at first time from perspective post-colonial theory, makes an interpretation on colonial literature.
[ترجمه گوگل]امپراتوری باز می نویسد، نوشته بیل اشکرافت، گرت گریفیث و هلن تیفین، برای اولین بار از دیدگاه نظریه پسااستعماری، تفسیری بر ادبیات استعماری ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت (بیل Ashcroft)، (بیل Ashcroft)، (گرت)و هلن Tiffin (هلن Tiffin)، در ابتدا از دیدگاه پس از استعماری، تفسیری در مورد ادبیات مستعمراتی پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Manesh says that even with very little publicity, 10-1people have been enquiring about the tiffin wala service everyday.
[ترجمه گوگل]منش می گوید که حتی با تبلیغات بسیار کم، روزانه 10-1 نفر در مورد سرویس تیفین والا پرس و جو می کنند
[ترجمه ترگمان]Manesh می گوید که حتی با تبلیغات بسیار کمی، روزانه ۱۰ تا ۱ نفر در مورد خدمات tiffin tiffin صحبت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناهار مختصر (اسم)
tiffin

ناهار خوردن (فعل)
dine, lunch, tiffin

پیشنهاد کاربران

جعبه مخصوص حمل غذا ( حمل غذا توسط پیک های موتوری در هند )

بپرس