ties

جمله های نمونه

1. legal ties
محدودیت های قانونی

2. the ties around the box were made of plastic
بندهای دور جعبه پلاستیکی بود.

3. the ties of friendship
رشته های مودت

4. our business ties with your company
روابط بازرگانی ما با شرکت شما

5. the age-old ties which existed between the two nations
رشته های مودت که از دیرباز بین دو ملت وجود داشت.

6. the cultural ties between iran and afghanistan
پیوندهای فرهنگی میان ایران و افغانستان

7. economic and political ties
همبستگی های اقتصادی و سیاسی

8. a selection of silk ties
مجموعه ای از کراوات های ابریشمی

9. a swap of two ties
معاوضه ی دو کراوات

10. to have a taste for red ties
کروات قرمز دوست داشتن

11. they were all wearing black tails and white ties
آنها همه کت سیاه دنباله دار و کروات سفید در بر داشتند.

تخصصی

[زمین شناسی] همرتبه ها
[ریاضیات] همرتبه، مساوی
[آمار] هم رتبه ها

پیشنهاد کاربران

سفت کردن ، محکم کردن
we ties the contract by making it irrevocable to protect their creditors
گره خوردن
مهندسی عمران و معماری: بست ، مهار
ties her hair
موهاش رو میبینده
ties
ارتباط احساسی بین مردم یا ی جا
دنیای
مثال
arab ties
دنیای عربها
Ties
پیوند
tiesدر عبارت ties together یک اصطلاح است و معانی زیر را دارد:
ارتباط دادن
پیوند دادن
وصل کردن
کروات. روابط. گره زدن. بستن. بند. نخ
Nāder tried to redefine religious and political legitimacy in Persia at symbolic and substantive levels.
One of his first acts as shah was to introduce a four - peaked hat ( implicitly honoring the first four
...
[مشاهده متن کامل]

“rightly - guided” Sunni caliphs ) , which became known as the kolāh - e Nāderi ( EIr. X, p. 797, pl. CXIII ) ,
to replace the Qezelbāš turban cap ( Qezelbāš tāj; EIr. X, p. 788, pl. C ) , which was pieced with twelve
gores ( evocative of the twelve Shiʿite Imams ) Soon after his coronation, he sent an embassy to the
Ottomans ( Maḥmud I, r. 1730 - 54 ) carrying letters in which he explained his concept of the
“Jaʿfari maḏhab” and recalled the common Turkmen origins of himself and the Ottomans as a basis
for developing closer ties.

ties: ربط دادن ، پیوند دادن
Write a single short sentence that ties together the whole presentation
وابستگی
کربات یا روابط
به نظرم بستن یا گره زدن میشه😁😉
پیوند
. Social ties
روابط اجتماعی
Blood relationship= رابطه
The emotional connection between people or places
گره
Relation ships
گره کردن، گره زدن
رابطه ها، روابط
بست. رشته . مهار
عضو تحمل کننده کشش ( عمران )
بست ، مهار ( عمران، سازه )
بست ، مهار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس