tiebreaker


(در مسابقات مساوی) مسابقه ی اضافی برای تعیین برنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an extra game, question, or vote used to determine a winner from among those tied at the end of a sporting event, election, or other contest.

جمله های نمونه

1. Write a tiebreaker slogan saying why you would like to visit New York.
[ترجمه گوگل]شعاری بنویسید که چرا می خواهید از نیویورک دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]شعار tiebreaker بنویسید که می گوید چرا می خواهید از نیویورک دیدن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally, complete the tiebreaker, saying in up to 20 words why you'd like to win first prize.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تای بریک را کامل کنید و در حداکثر 20 کلمه بگویید که چرا می‌خواهید جایزه اول را ببرید
[ترجمه ترگمان]بالاخره، برنده رو کامل کن تا ۲۰ کلمه حرف بزنی که چرا دوست داری اولین جایزه رو ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Sydney Olympic gold medallist sealed the tiebreaker with an ace and the fight appeared to go out of Grosjean's game.
[ترجمه گوگل]دارنده مدال طلای المپیک سیدنی تای بریک را با یک ACE مهر و موم کرد و به نظر می رسید که مبارزه از بازی گروسژان خارج شود
[ترجمه ترگمان]دارنده مدال طلای المپیک سیدنی the را با یک آس باز کرد و به نظر رسید که جنگ از بازی grosjean خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The muscular Stoliarov pulled out the tiebreaker after Hewitt committed a series of unforced errors.
[ترجمه گوگل]استولیاروف عضلانی پس از اینکه هیویت مرتکب یک سری خطاهای غیراجباری شد، تای بریک را بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]The عضلانی، tiebreaker را پس از آنکه هویت یک سری از اشتباه ات unforced را مرتکب شد، بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tiebreaker will be inPart our December 1992 issue.
[ترجمه گوگل]تای بریک در بخش دسامبر 1992 ما خواهد بود
[ترجمه ترگمان]The در دسامبر ۱۹۹۲ مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead, there was a tiebreaker.
[ترجمه گوگل]در عوض یک تساوی شکن وجود داشت
[ترجمه ترگمان] در عوض، یه برنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Q. You played a very clean tiebreaker, not too many errors.
[ترجمه گوگل]س شما یک تای بریک بسیار تمیز بازی کردید، نه خطاهای زیادی
[ترجمه ترگمان]سوال: شما خیلی خوب بازی کردید، نه اشتباه ات زیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ROGER FEDERER : Sort of dominating the tiebreaker, and I guess my last service game.
[ترجمه گوگل]راجر فدرر: نوعی تسلط بر تای‌بریک، و حدس می‌زنم آخرین بازی سرویس‌ام
[ترجمه ترگمان]راجر FEDERER: نوعی تسلط بر the، و من حدس می زنم آخرین بازی من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tiebreaker disk on the quorum node.
[ترجمه گوگل]دیسک Tiebreaker در گره حد نصاب
[ترجمه ترگمان]دیسک tiebreaker در نود حد نصاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Imperial Age is unlike the others, and the designers consider it a sort of "tiebreaker" age.
[ترجمه گوگل]عصر امپراتوری بر خلاف سایرین است و طراحان آن را به نوعی عصر "تقاطی کننده" می دانند
[ترجمه ترگمان]دوران امپراطوری بر خلاف دیگران است، و طراحان آن را نوعی از \"tiebreaker\" می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We'd still have the tiebreaker, but that could put us in a position to fall to 6th if we lost again to the Clips and that would us face San Antonio in the first round.
[ترجمه گوگل]ما هنوز تای‌بریک را داشتیم، اما این می‌تواند ما را در موقعیتی قرار دهد که اگر دوباره به کلیپس باختیم، به رده ششم سقوط کنیم و در دور اول با سن آنتونیو روبرو شویم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز the را داریم، اما اگر دوباره به the برسیم و در راند اول با سن آنتونیو روبه رو شویم، ممکن است ما را در موقعیتی قرار دهیم که به ششم سقوط کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a tiebreaker, the player whose turn it is to serve serves first. His opponent serves the next two serves.
[ترجمه گوگل]در تای بریک، بازیکنی که نوبت به سرویس می رسد، ابتدا سرویس می دهد حریف او دو سرویس بعدی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]در a، بازیکنی که نوبت آن برسد اول خدمت می کند حریف او در خدمت دو نفر بعدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Overload resolution tiebreaker rules say to pick the non-generic version when faced with this awful situation.
[ترجمه گوگل]قوانین تای‌شکن رزولوشن اضافه بار می‌گویند در صورت مواجهه با این وضعیت وحشتناک، نسخه غیر عمومی را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]در هنگام مواجهه با این وضعیت وحشتناک، قوانین تحدید قدرت بیان می کنند که نسخه غیر عادی را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The two tennis school teams were neck and neck in the final set and drew. A tiebreaker was needed.
[ترجمه گوگل]دو تیم مدرسه تنیس در ست پایانی گردن و گردن قرار گرفتند و به تساوی رسیدند یک تای بریک لازم بود
[ترجمه ترگمان]دو تیم تنیس در مجموعه نهایی گردن و گردن بودند یک tiebreaker مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The three-day tennis marathon inspired a question: Would anyone ever let this happen again? We're referring, of course, to the tiebreaker.
[ترجمه گوگل]ماراتن سه روزه تنیس الهام‌بخش یک سوال بود: آیا کسی اجازه می‌دهد دوباره این اتفاق بیفتد؟ ما البته به تای بریک اشاره می کنیم
[ترجمه ترگمان]مسابقه سه روزه تنیس الهام بخش یک سوال شد: آیا کسی ممکن است اجازه دهد این اتفاق دوباره رخ دهد؟ ما در حال صحبت کردن با the هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] گره باز کن .

انگلیسی به انگلیسی

• game or point which breaks an even score (in competitions)
in tennis, a tie-breaker is the same as a tie-break.
a tie-breaker is an extra question or round that decides the winner of a competition or game when two or more people have the same score at the end.

پیشنهاد کاربران

گره گشا
tiebreaker ( ورزش )
واژه مصوب: تساوی شکنی
تعریف: راهی برای خروج از حالت تساوی در انتهای مسابقه
مسابقه ای اضافی در بازی که دو تیم مساوی کرده اند برای تعیین برنده
اصطلاح ورزشی:برنده بِجا.
تساوی شکن

بپرس