tidiness

جمله های نمونه

1. I'm very impressed by your tidiness and order.
[ترجمه گوگل]من از مرتب بودن و نظم شما بسیار متاثر شدم
[ترجمه ترگمان]من تحت تاثیر tidiness و نظم شما قرار گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tidiness in the workshop is really essential for producing good work.
[ترجمه گوگل]آراستگی در کارگاه واقعا برای تولید کار خوب ضروری است
[ترجمه ترگمان]tidiness در این کارگاه برای تولید کار خوب ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was fanatical about tidiness.
[ترجمه گوگل]او به آراستگی متعصب بود
[ترجمه ترگمان]او وسواس نظم و پاکیزگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the middle of all this tidiness Fosdyke created his own particular mess.
[ترجمه گوگل]در میان این همه آراستگی، فوسدایک آشفتگی خاص خود را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در وسط این نظم و tidiness نظم خاص خود را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While the form of a news broadcast emphasizes tidiness and control, its content can best be described as fragmented.
[ترجمه گوگل]در حالی که شکل یک پخش خبری بر مرتب بودن و کنترل تأکید دارد، محتوای آن را می‌توان به بهترین نحو به‌عنوان پراکنده توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که فرم یک پخش اخبار بر نظم و کنترل تاکید دارد، محتوای آن را می توان به بهترین شکل تجزیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tidiness means that everything is in its proper place.
[ترجمه گوگل]آراستگی یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد
[ترجمه ترگمان]tidiness یعنی همه چیز در جای مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It can keep the goods tidiness when you go out or travel.
[ترجمه گوگل]وقتی بیرون می روید یا سفر می کنید می تواند اجناس را مرتب نگه دارد
[ترجمه ترگمان]می تواند نظم و ترتیب کالا را هنگام بیرون رفتن و یا سفر حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maintain tidiness, cleanliness, and peacefulness within and around the home stay facility.
[ترجمه گوگل]نظم، نظافت و آرامش را در داخل و اطراف محل اقامت خانه حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]نظم و نظم، تمیزی و آرامش درون و اطراف ساختمان اقامت خانه را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet, the tidiness so typical of Japan, its craziness about work and passiveness of the new generation, would come up from time to time, as they have left such a deep impression on my mind.
[ترجمه گوگل]با این حال، آراستگی بسیار معمول ژاپن، دیوانگی آن در مورد کار و منفعل بودن نسل جدید، هر از گاهی ظاهر می شود، زیرا آنها تأثیر عمیقی در ذهن من گذاشته اند
[ترجمه ترگمان]با این حال، نظم و ترتیب در ژاپن، جنون آن در مورد کار و عدم مقاومت نسل جدید، از زمانی به زمان دیگر می رسد، چرا که آن ها چنین برداشتی عمیق در ذهن من ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Manage the cleanliness, tidiness, storage conditions, security and safety of the warehouse.
[ترجمه گوگل]نظافت، آراستگی، شرایط نگهداری، امنیت و ایمنی انبار را مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]مدیریت پاکیزگی، نظم، شرایط ذخیره، امنیت و امنیت انبار را مدیریت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm afraid tidiness is not his strong point, ie he is untidy.
[ترجمه گوگل]می ترسم آراستگی نقطه قوتش نباشد یعنی نامرتب است
[ترجمه ترگمان]به نظر من نظم و نظم کافی نیست، دور دور هم نامرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He preferred the cleanness and tidiness of the wild sod.
[ترجمه گوگل]او تمیزی و مرتب بودن چمن وحشی را ترجیح می داد
[ترجمه ترگمان]پاکیزگی و پاکیزگی آن سرزمین وحشی را ترجیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maintain cleanliness tidiness in the tools room at all times.
[ترجمه گوگل]نظافت را در اتاق ابزار همیشه حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]حفظ نظم و نظم تمیز را در تمام زمان ها در اتاق ابزار حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My first impression of Shaoxing was of its tidiness.
[ترجمه گوگل]اولین برداشت من از Shaoxing مربوط به مرتب بودن آن بود
[ترجمه ترگمان]اولین احساس من از Shaoxing، نظم و پاکیزگی آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] آراستگی، پاکیزگی، نظم

انگلیسی به انگلیسی

• neatness, cleanliness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : tidy
✅️ اسم ( noun ) : tidiness
✅️ صفت ( adjective ) : tidy
✅️ قید ( adverb ) : tidily
e. g. She carries tidiness to extremes/to its limits ( = she is too tidy )
اون خانم نظم و آراستگی را تا بالاترین حدش بسط میده
نظم, آراستگی

بپرس