tidal

/ˈtaɪdl̩//ˈtaɪdl̩/

معنی: جزر و مدی، کشندی
معانی دیگر: کشندآبی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tidally (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, having, or caused by tides.

- a tidal basin
[ترجمه گوگل] یک حوضه جزر و مدی
[ترجمه ترگمان] یک لگن جزر و مدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- tidal erosion
[ترجمه گوگل] فرسایش جزر و مدی
[ترجمه ترگمان] فرسایش جزر و مد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: dependent on or timed according to the tide, as a ship that departs at high tide.

جمله های نمونه

1. A tidal wave caused by the earthquake hit the coast causing catastrophic damage.
[ترجمه گوگل]موج جزر و مدی ناشی از زمین لرزه به ساحل برخورد کرد و خسارات فاجعه باری به بار آورد
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد ناشی از زلزله به ساحل برخورد کرد و باعث خسارت فاجعه باری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Several villages have been destroyed by a huge tidal wave.
[ترجمه گوگل]چندین روستا بر اثر موج عظیم جزر و مدی ویران شده است
[ترجمه ترگمان]چندین روستا با یک موج عظیم جزر و مد تخریب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many animals were drowned by the tidal wave.
[ترجمه گوگل]بسیاری از حیوانات توسط موج جزر و مد غرق شدند
[ترجمه ترگمان]امواج جزر و مد بسیاری از حیوانات را غرق کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Voters were swept away on a tidal wave of enthusiasm.
[ترجمه گوگل]رای دهندگان در موجی از شور و شوق غرق شدند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان با موجی از شور و شوق از آنجا دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tidal wave dashed the ship against the rocks.
[ترجمه گوگل]موج جزر و مد کشتی را به صخره ها کوبید
[ترجمه ترگمان]موج tidal کشتی را به سمت صخره ها پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tidal wave formed a terrifying wall of water.
[ترجمه گوگل]موج جزر و مدی دیواره آب وحشتناکی را تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد یک دیوار مخوف آب را شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tidal wave inundated vast areas of cropland.
[ترجمه گوگل]موج جزر و مد مناطق وسیعی از زمین های زراعی را زیر آب گرفت
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد مناطق وسیعی از زمین های زراعی را زیر آب برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The proposed tidal barrage would generate enough electricity to supply between 60 000 and 80 000 homes.
[ترجمه گوگل]رگبار جزر و مدی پیشنهادی می تواند برق کافی برای تامین بین 60000 تا 80000 خانه تولید کند
[ترجمه ترگمان]این سیل بند جزر و مد پیشنهادی، برق کافی برای تامین انرژی بین ۶۰۰۰۰ تا ۸۰ هزار خانه را تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A powerful tidal wave struck Jamaica, killing 2000.
[ترجمه گوگل]موج قوی جزر و مدی جامائیکا را درنوردید و 2000 نفر را کشت
[ترجمه ترگمان]یک موج قدرتمند جزر و مد به جامائیکا حمله کرد و ۲۰۰۰ را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The water displaced by the landslides created a tidal wave.
[ترجمه گوگل]آب جابجا شده توسط رانش زمین موجی جزر و مدی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]آب آواره شده در اثر رانش زمین، موجی از جزر و مد ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tidal stream or current gradually decreases in the shallows.
[ترجمه گوگل]جریان جزر و مد یا جریان به تدریج در کم عمق کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]جریان جزر و مد یا جریان به تدریج در آب های کم عمق کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A tidal current turbine is similar in principle to a windmill.
[ترجمه گوگل]توربین جریان جزر و مدی در اصل شبیه آسیاب بادی است
[ترجمه ترگمان]توربین جریان جزر و مدی شبیه به یک آسیاب بادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The river is tidal up to this bridge.
[ترجمه گوگل]رودخانه تا این پل جزر و مد است
[ترجمه ترگمان]رودخانه به این پل tidal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tidal stress and gravitational asymmetries had pulled the sphere out of shape. Newtonian mechanics had done the rest.
[ترجمه گوگل]تنش جزر و مدی و عدم تقارن گرانشی کره را از شکل خارج کرده بود مکانیک نیوتنی بقیه کارها را انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]استرس Tidal و asymmetries گرانشی کره را از شکل بیرون کشیده بودند مکانیک نیوتونی هم این کار را کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She is suddenly engulfed by a tidal wave of self-loathing.
[ترجمه گوگل]او ناگهان توسط یک موج جزر و مدی از خود بیزاری غرق می شود
[ترجمه ترگمان]ناگهان موجی از احساس بیزاری از خود در او فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جزر و مدی (صفت)
tidal

کشندی (صفت)
tidal

تخصصی

[عمران و معماری] کشندی

انگلیسی به انگلیسی

• of the tides, of the rising and falling of sea level
tidal means relating to or produced by the tide.

پیشنهاد کاربران

relating to the regular rising and falling of the sea
جزر و مد
برای مثال:
. Emergency officials urged people never to turn their back on the ocean and to always be aware of tidal conditions
جاری
alternative
متناوب
به این ترکیب از کتاب In Translation - Reflections, Refractions, Transformations ص216 دقت کنین:
We would like to argue that this tidal flow can
be attributed to the translatability of the Lazarillo.
جریان متناوب
به نظر من Tidal volum در پزشکی به معنی کل هواییست که توسط ریه ها به داخل کشیده میشود در واقع حجم کششی است و معنی ظرفیت حیاتی برای آن مناسب نیست
tidal barrage
منظور سدهای جذر و مد هست که در قسمت زیرین سد بر سر راه آب، توربین هایی برای تولید انرژی قرار میدهند.
در پزشکی و مباحث مربوط به عملکرد ریوی به معنای "جاری" است.
مثال: حجم جاری : Tidal volume
جزر و مد

جذرومد

بپرس