1. a ticklish situation
وضع حساس
2. So car makers are faced with the ticklish problem of how to project products at new buyers.
[ترجمه گوگل]بنابراین، خودروسازان با مشکل غلغلکآور نحوه ارائه محصولات به خریداران جدید مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین سازندگان خودرو با مشکل مشکل چگونگی مدیریت محصولات در خریداران جدید مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This leaves me with the ticklish job of explaining to Debbie that she is not invited.
[ترجمه گوگل]این کار من را مجبور می کند که به دبی توضیح دهم که او دعوت نشده است
[ترجمه ترگمان]این کار من رو با کار قلقلک دادن به دبی لو میده که دعوت نشده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Handling awkward neighbours can be a ticklish business .
[ترجمه گوگل]رسیدگی به همسایگان بی دست و پا می تواند یک تجارت غلغلک آور باشد
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به همسایگانشان دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A light drizzle was falling on them, a ticklish mist.
[ترجمه گوگل]نم نم باران ملایمی روی آنها می بارید، مه قلقلی
[ترجمه ترگمان]نم نم باران بر آن ها می بارید، مه رقیقی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I didn't know you were so ticklish.
7. Also mares can be ticklish round the udder and resent the foal nuzzling around that area.
[ترجمه گوگل]همچنین مادیانها میتوانند در اطراف پستان قلقلک داشته باشند و از حرکت کرهها در اطراف آن ناحیه ناراحت شوند
[ترجمه ترگمان]همچنین mares می توانند در دور پستان ticklish باشند و از کره اسب در اطراف آن منطقه دلخور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The evolution comes at a ticklish time.
[ترجمه گوگل]تکامل در زمان سختی اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]تکامل در زمان حساسی اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That remains a bit of a ticklish subject between the rowers and archers.
[ترجمه گوگل]این موضوع بین پاروزنان و کمانداران کمی غلغلک آمیز باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]این کمی از موضوع مشکوکی بین the و کمانداران باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was becoming a ticklish situation.
[ترجمه گوگل]در حال تبدیل شدن به یک وضعیت غلغلک آمیز بود
[ترجمه ترگمان]وضعیت وخیمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The driver then has the ticklish problem of explaining to the missus why he came home by bus.
[ترجمه گوگل]سپس راننده با این مشکل مواجه می شود که به خانم توضیح می دهد که چرا با اتوبوس به خانه آمده است
[ترجمه ترگمان]راننده آن وقت مشکل ticklish توضیح دادن به خانم را دارد که چرا با اتوبوس به خانه برگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She felt the ticklish sensation of wanting to sneeze.
[ترجمه گوگل]او احساس غلغلک در میل به عطسه کرد
[ترجمه ترگمان]احساس غریبی داشت که می خواهد عطسه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Groom these ticklish areas with a stable rubber, tea cloth or your hand and work at it gently.
[ترجمه گوگل]این نواحی غلغلک زده را با یک لاستیک ثابت، پارچه چای یا دست خود تمیز کنید و به آرامی روی آن کار کنید
[ترجمه ترگمان]ان نواحی پردردسر را با یک لاستیک ثابت، دستمال چای و یا دست تان صرف کنید و به آرامی روی آن کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Then we were faced with the ticklish issue of who would pay for the meal.
[ترجمه گوگل]سپس ما با این موضوع غلغلک آمیز مواجه شدیم که چه کسی هزینه غذا را پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]سپس با مساله مشکلی مواجه شدیم که چه کسی هزینه غذا را پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Groom ticklish and sensitive areas with a stable rubber.
[ترجمه گوگل]نواحی غلغلک و حساس را با یک لاستیک پایدار اصلاح کنید
[ترجمه ترگمان]مناطق حساس و حساس با لاستیک ثابت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید