بازرس بلیت ( مامور کنترل بلیت )
The ticket inspector checked everyone's tickets.
مامور کنترل بلیت ( کسی که بلیت ها را بررسی می کند )
The ticket inspector asked to see my ticket.
مامور کنترل بلیت ( کسی که بلیت ها را بررسی می کند )
مامور بلیط
I feigned sleep when the ticket inspector came round