ticker

/ˈtɪkər//ˈtɪkə/

معنی: تلگراف، ساعت، دارای صدای تیک تیک، اونگ یا وزنه ساعت
معانی دیگر: دستگاه نگارش بهای سهام بر نوار کاغذی، دستگاه نمایش بهای سهام روی صفحه ی تلویزیون و غیره، (خودمانی) ساعت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a telegraphic receiver that automatically prints stock market quotations and reports on paper tape.

(2) تعریف: any similar device that operates electronically.

(3) تعریف: (slang) the heart.

(4) تعریف: (slang) a watch.

جمله های نمونه

1. 'There's nothing wrong with the old ticker,' he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "هیچ ایرادی در تیک تیک قدیمی وجود ندارد "
[ترجمه ترگمان]گفت: هیچ مشکلی با تیک تاک ساعت قدیمی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You make the old ticker go like billy-oh.
[ترجمه گوگل]شما باعث می‌شوید که تیکر قدیمی مثل بیلی اوه پیش برود
[ترجمه ترگمان]تیک تاک ساعت قدیمی مثل بیلی - اوه -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or perhaps a news ticker would complete your site nicely?
[ترجمه گوگل]یا شاید یک علامت خبری سایت شما را به خوبی تکمیل کند؟
[ترجمه ترگمان]یا شاید یک تیک تاک ساعت به خوبی محل کارت را کامل می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's the clock, the ticker.
[ترجمه گوگل]این ساعت است، صدای تیک تیک
[ترجمه ترگمان]ساعت است، تیک تاک ساعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can keep different stock ticker lists in your portfolios, and as many as you like.
[ترجمه گوگل]می توانید لیست های مختلف سهام را در پرتفوی خود نگه دارید، و هر تعداد که دوست دارید
[ترجمه ترگمان]می توانید لیست different موجود در ticker را در portfolios خود نگه دارید و هر چند که دلتان خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now all people throwing ticker tape about are coming.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه افرادی که نوار تیک تیک پرتاب می کنند، می آیند
[ترجمه ترگمان] حالا همه کسایی که دارن بوق میزنن دارن میان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The general received a ticker - tape welcome.
[ترجمه گوگل]ژنرال یک نوار استقبال دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی استقبال عمومی از این موضوع مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I just usually enter ticker symbol and look over the links presented.
[ترجمه گوگل]من معمولاً نماد علامت را وارد می کنم و پیوندهای ارائه شده را نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]من معمولا نماد ticker را وارد می کنم و به لینک های ارایه شده در آن نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trails of ticker tape floated down from office windows.
[ترجمه گوگل]دنباله‌های نوار چسب از پنجره‌های دفتر شناور می‌شد
[ترجمه ترگمان]صدای تیک تاک ساعت تیک تاک ساعت از پنجره دفتر به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The deluge of selling overwhelmed the ticker tape system that normally gave investors the current prices of their shares.
[ترجمه گوگل]سیل فروش، سیستم نوار تیک تیک را تحت تأثیر قرار داد که معمولاً به سرمایه گذاران قیمت فعلی سهام آنها را می داد
[ترجمه ترگمان]سیل فروش دستگاه tape بود که به طور معمول قیمت های فعلی سهام آن ها را به سرمایه گذاران داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Provides current price information for ticker symbols and company names.
[ترجمه گوگل]اطلاعات قیمت فعلی نمادها و نام شرکت ها را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارائه اطلاعات قیمتی فعلی برای علایم ticker و نام شرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is there anywhere I can buy a cheaper ticker?
[ترجمه گوگل]آیا جایی هست که بتوانم تیک تیک ارزان تری بخرم؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ جای دیگری هم هست که بتوانم یک خانه cheaper بخرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It will be a stock ticker application that updates every 5 seconds with the latest quotes.
[ترجمه گوگل]این یک برنامه تیک دار سهام خواهد بود که هر 5 ثانیه یکبار با آخرین قیمت ها به روز می شود
[ترجمه ترگمان]این یک برنامه ticker است که هر ۵ ثانیه را با آخرین نقل قول به روز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The traditional Hello World or Stock Ticker web services would not provide enough information to illustrate the requirements of our web service deployment.
[ترجمه گوگل]سرویس‌های وب سنتی Hello World یا Stock Ticker اطلاعات کافی برای نشان دادن الزامات استقرار سرویس وب ما ارائه نمی‌دهند
[ترجمه ترگمان]خدمات سنتی Hello World یا سهام به اندازه کافی اطلاعات کافی برای نشان دادن الزامات استقرار خدمات وب ارایه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bush officials said the ticker was a way to circumvent censorship and convey hope and liberty to a tropical gulag.
[ترجمه گوگل]مقامات بوش گفتند که تیک تاک راهی برای دور زدن سانسور و انتقال امید و آزادی به یک گولاگ گرمسیری است
[ترجمه ترگمان]مقامات بوش گفتند این تیک تیک زدن راهی برای دور زدن سانسور و انتقال امید و آزادی به یک gulag گرمسیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلگراف (اسم)
wire, telegram, cablegram, telegraph, dispenser, telegraphy, ticker

ساعت (اسم)
time, watch, timer, clock, timepiece, hour, horologe, ticker

دارای صدای تیک تیک (اسم)
ticker

اونگ یا وزنه ساعت (اسم)
ticker

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that makes a ticking sound; device which prints out information on a thin paper ribbon; heart (slang); watch (slang)

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
تیکر
اختصاری که برای شناسایی منحصر به فرد ارزهای دیجیتال استفاده می شود. مانند سمبل.
قلب
نوار خبری متحرک بالای سایت ها ی خبری
a graphic on which information is scrolled across the top or bottom of a television or computer screen
زمان سنج - وقت نگهدار ( در مسابقات )

بپرس