tic

/ˈtɪk//tɪk/

معنی: حرکات غیر ارادی اندامها، انقباض غیر عادی عضلات
معانی دیگر: (زنش غیر ارادی عضلات به ویژه در صورت و گردن) تیک، پرش عضله، طب انقبا­ غیر عادی عضلات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an involuntary spasmodic contraction or twitching of muscles, usu. in the face or extremities, that may occur habitually or in times of stress.
مشابه: twitch

جمله های نمونه

1. Tic main things to are how to a phrase, how to search on multiple, and how to exclude certain words.
[ترجمه گوگل]نکات اصلی این است که چگونه یک عبارت، چگونه در چندین مورد جستجو کنیم، و چگونه کلمات خاصی را حذف کنیم
[ترجمه ترگمان]نکات اصلی مهم این است که چگونه باید چند عبارت را جستجو کنیم، چگونه چند کلمه را جستجو کنیم، و چگونه برخی کلمات خاص را حذف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tic big tend to hide behind the Online Service curtain bur the Net still attracts its share.
[ترجمه گوگل]تیک بزرگ تمایل دارد در پشت پرده خدمات آنلاین پنهان شود و شبکه همچنان سهم خود را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]تمایل زیادی به پنهان شدن پشت پرده خدمات آنلاین وجود دارد، اما این شبکه هنوز سهم خود را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The nervous tic went into overdrive.
[ترجمه گوگل]تیک عصبی زیاد شد
[ترجمه ترگمان]تیک عصبی دچار شوک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tension prodded a tic under her eye.
[ترجمه گوگل]تنش باعث ایجاد تیک زیر چشمش شد
[ترجمه ترگمان]تنش زیر چشم او تیک تیک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The corresponding torque/position character-is tic is shown it, Fig.
[ترجمه گوگل]کاراکتر گشتاور/موقعیت مربوطه-is tic نشان داده شده است، شکل
[ترجمه ترگمان]وضعیت گشتاور \/ موقعیت متناظر - تیک تیک در آن نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is found from TIC of GC-EIMS that the amount of dipolymer in RD is the largest with best thermal stability.
[ترجمه گوگل]از TIC GC-EIMS مشخص شده است که مقدار دی پلیمر در RD بزرگترین با بهترین پایداری حرارتی است
[ترجمه ترگمان]این الگوریتم از TIC of - دریافت می شود که مقدار of در RD بزرگ ترین پایداری حرارتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each up - tic, down - tic, or pattern is just information, telling us the market's position.
[ترجمه گوگل]هر تیک بالا، پایین یا الگوی فقط اطلاعاتی است که موقعیت بازار را به ما می گوید
[ترجمه ترگمان]هر گره شامل پرش، پرش یا الگو فقط اطلاعات است، و موقعیت بازار را برای ما تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The lost Pass must be returned to the TIC immediately should it be found later.
[ترجمه گوگل]پاس گم شده باید فوراً به TIC بازگردانده شود اگر بعداً پیدا شود
[ترجمه ترگمان]این گذرگاه گم شده باید بلافاصله پس از آن به TIC بازگردانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The time - intensity curve ( TIC ), peak time and hepatic perfusion index of each group were analyzed.
[ترجمه گوگل]منحنی زمان - شدت (TIC)، زمان پیک و شاخص پرفیوژن کبدی هر گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]منحنی زمان - شدت (TIC)، زمان پیک و شاخص perfusion کبدی هر گروه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CAT has brought about dras tic changes in teaching methods and structures.
[ترجمه گوگل]CAT تغییرات شدیدی را در روش ها و ساختارهای آموزشی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]این گربه برای تغییر در روش های تدریس و ساختار، دچار dras شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is general processing: To serious tic person, should give aid to patient take a prone, prevent to get injured by fall and be contused .
[ترجمه گوگل]این یک پردازش عمومی است: برای یک فرد جدی تیک، باید به بیمار مستعد کمک کند، از آسیب دیدن در اثر سقوط و کوفتگی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این فرآیند، پردازش کلی است: فرد عصبی جدی، باید به بیمار کمک کند تا بیمار شود و از افتادن و افتادن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tic is show a muscle or a group of muscle are fast, the systole that reduplicative clonicity or rigidity sex do not suffer consciousness to control.
[ترجمه گوگل]تیک نشان می دهد که عضله یا گروهی از ماهیچه ها سریع هستند، سیستولی که کلونیک تکراری یا سفتی جنسی برای کنترل آن از هوشیاری رنج نمی برد
[ترجمه ترگمان]Tic یک ماهیچه و یا یک گروه از ماهیچه را نشان می دهد، the که سکس reduplicative و یا جنسیت سفت و سخت را تحمل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The tic turns into a disorder if it lasts for longer than 12 months.
[ترجمه گوگل]تیک اگر بیش از 12 ماه طول بکشد به یک اختلال تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]در صورتی که بیش از ۱۲ ماه طول بکشد، تیک عصبی به یک اختلال تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. TIC ( Take It Cheap ) Science bookstore - Help you to order all sort of English science book overseas.
[ترجمه گوگل]کتاب‌فروشی علمی TIC (ارزان بگیرید) - به شما کمک می‌کند تا انواع کتاب‌های علمی انگلیسی را در خارج از کشور سفارش دهید
[ترجمه ترگمان]TIC E (مراجعه به یک کتابفروشی)علمی - به شما کمک می کند تا تمام کتاب های علوم انگلیسی را به خارج از کشور سفارش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکات غیر ارادی اندامها (اسم)
tic

انقباض غیر عادی عضلات (اسم)
tic

تخصصی

[مهندسی گاز] نشان دهنده وتنظیم کننده درجه حرارت
[روانپزشکی] تیک

انگلیسی به انگلیسی

• involuntary twitch of the facial muscles, facial twitch

پیشنهاد کاربران

مثل ساعت کار کردن و دقیق و منظم پیش رفتن
۱ - [روان پزشکی] تیک، حرکات غیرارادی عضلات قسمت های مختلف بدن از جمله پلک، گونه، و دست
۲ - [اقتصاد رفتاری] ۱ - عادت بد، عادت نامطلوب، ازجمله سوگیری توده وار، سوگیری از روی تعصب یا سوگیری تأییدی ۲ - کنش نامطلوب؛ داوری نامطلوب ناشی از سوگیری ذهنی
تیک - تیک عصبی
تیک ( به فرانسوی: Tic ) یعنی حرکت ناگهانی، سریع و غیرآهنگینی که شامل گروه های ماهیچه ای مجزا باشد. تیک ها ممکن است به چشم دیده نشوند. تیک های رایج عبارتند از پلک زدن و صاف کردن گلو.
...
[مشاهده متن کامل]

البته ممکن است به دوصورت معمولی ومزمن شناخته شود.
تیک های عصبی معمولاً به دنبال انباشته شدن یک حس ناخوشایند در بدن شروع می شوند که نهایتاً به شکل تیک آزاد می شود یا فروکش می کند. البته گاهی اوقات این حس ناخوشایند می تواند قبل از آنکه باعث بروز تیک شود، تا حدودی سرکوب شود. تیک های عصبی در دوران کودکی بسیار شایع است و معمولاً اولین بار در حدود سن 5 سالگی بروز پیدا می کند. در موارد بسیار نادری هم ممکن است علائم تیک عصبی در دوران بزرگسالی شروع شود. تیک های عصبی معمولاً عارضه خطرناکی نیستند و به مرور زمان بهبود پیدا می کنند، اما می تواند برای فرد خیلی نگران کننده و ترس آور باشد و در کارهای عادی و روزمره او اختلال ایجاد کند.
تیک های عصبی معمولاً عارضه خطرناکی نیستند و آسیبی به مغز وارد نمی کنند. اما اگر نگران تیک های عصبی خود یا فرزندتان هستید و یا نیاز به توصیه ها و راهنمایی های تخصصی در این زمینه دارید، می توانید با یک متخصص مغز و اعصاب مشورت کنید. همچنین اگر تیک های عصبی شما یا فرزندتان شرایط زیر را دارد، به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید:
وقوع آن ها خیلی معمول است و یا به مرور زمان، بیشتر و شدیدتر می شود.
باعث بروز مشکلات عاطفی یا اجتماعی از قبیل آشفتگی و انزوا برای شما شده است.
باعث ایجاد درد و ناراحتی برای شما شده است ( بعضی از تیک های عصبی باعث می شود که شخص به طور ناگهانی به خودش صدمه بزند ) .
در کارهای روزمره و فعالیت های تحصیلی یا شغلی شما اختلال ایجاد می کند.
با حالات و رفتارهای نگران کننده دیگری از قبیل عصبانیت، افسردگی یا خودزنی همراه باشد.
پزشک شما می تواند با بررسی توصیفات و شرح حال شما و در صورت امکان با دیدن تیک عصبی شما، آن را تشخیص بدهد. ثبت یک فیلم کوتاه از رفتارهای شما می تواند به تشخیص قطعی تیک عصبی کمک کند، اما باید دقت کنید که در حین ضبط این فیلم بر روی تیک عصبی خود، متمرکز نشوید و زیاد به آن توجه نکنید. زیرا این کار باعث بدتر شدن تیک شما می شود
Repetitive, nonrhythmic motor movement or vocalization involving discrete muscle groups
A tic is a sudden, repetitive, nonrhythmic motor movement or vocalization involving discrete muscle groups. Tics can be invisible to the observer, such as abdominal tensing or toe crunching. Common motor and phonic tics are, respectively, eye blinking and throat clearing.
Tics must be distinguished from movements of disorders such as chorea, dystonia and myoclonus; the compulsions of obsessive–compulsive disorder ( OCD ) and seizure activity; and movements exhibited in stereotypic movement disorder or among autistic people ( also known as stimming ) .

تیک عصبی

بپرس