• : تعریف: an autonomous region of southwestern China on a high plateau north of the Himalayas, noted as a center for Buddhism since the 7th century.
جمله های نمونه
1. I have determined on going to Tibet after graduation.
[ترجمه S] تصمیم دارم بعد از فارغ التحصیلی به تبت برم
|
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفته ام پس از فارغ التحصیلی به تبت بروم [ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفته ام بعد از فارغ التحصیلی به تبت بروم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At high altitudes of Tibet it is difficult to breathe.
[ترجمه گوگل]در ارتفاعات تبت نفس کشیدن دشوار است [ترجمه ترگمان]در ارتفاعات بالای تبت، تنفس دشوار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The grassland scenery of Tibet is unrivalled.
[ترجمه گوگل]مناظر چمنزار تبت بی رقیب است [ترجمه ترگمان]مناظر روستایی تبت از بی نظیری برخوردارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The high altitudes of Tibet make it difficult for us to breathe.
[ترجمه گوگل]ارتفاعات تبت نفس کشیدن را برای ما سخت می کند [ترجمه ترگمان]ارتفاعات بالای تبت ممکن است برای ما دشوار باشد که تنفس کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We won't allow Tibet to secede from China and become an independent nation.
[ترجمه گوگل]ما اجازه نمی دهیم تبت از چین جدا شود و به یک کشور مستقل تبدیل شود [ترجمه ترگمان]ما به تبت اجازه نمی دهیم که از چین جدا شود و یک ملت مستقل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The grassland scenery of Tibet is unrivaled.
[ترجمه گوگل]مناظر چمنزار تبت بی رقیب است [ترجمه ترگمان]The منظره ای از منطقه تبت بی نظیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The labourers in Tibet developed the Tibetan plateau with their own labour and wisdom.
[ترجمه گوگل]کارگران تبت با کار و خرد خود فلات تبت را توسعه دادند [ترجمه ترگمان]کارگران تبت فلات تبت را با نیروی کار و حکمت خود گسترش دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This marked the first time China's sovereignty over Tibet was altered into suzerainty in international documents.
[ترجمه گوگل]این اولین بار بود که حاکمیت چین بر تبت در اسناد بینالمللی به حاکمیت تغییر یافت [ترجمه ترگمان]این اولین بار بود که حاکمیت دولت چین بر تبت در اسناد بین المللی تبدیل به حاکمیت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tibet, once an independent country, is now part of China.
[ترجمه گوگل]تبت که زمانی یک کشور مستقل بود، اکنون بخشی از چین است [ترجمه ترگمان]تبت که زمانی یک کشور مستقل است اکنون بخشی از چین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Kathmandu-Lhasa Highway connects Nepal and Tibet.
[ترجمه گوگل]بزرگراه کاتماندو-لهاسا نپال و تبت را به هم متصل می کند [ترجمه ترگمان]بزرگراه کاتماندو - لهاسا نپال و تبت را به هم متصل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The overall length of the Qinghai - Tibet railway is 956 km.
[ترجمه گوگل]طول کلی راه آهن چینگهای - تبت 956 کیلومتر است [ترجمه ترگمان]طول کلی راه آهن چینگهای - تبت ۹۵۶ کیلومتر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the past few months, instability has roiled Tibet and Tibetan - inhabited areas.
[ترجمه گوگل]در چند ماه گذشته، بی ثباتی تبت و مناطق مسکونی تبتی را متلاطم کرده است [ترجمه ترگمان]در چند ماه گذشته، بی ثباتی مناطق تبت و مناطق مسکونی تبت را به هم ریخته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The builders of the Qinghai - Tibet railway arrived in Lhasa.
[ترجمه گوگل]سازندگان راه آهن چینگهای - تبت وارد لهاسا شدند [ترجمه ترگمان]سازندگان راه آهن Qinghai - تبت وارد لهاسا شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In 6 climatic zones, Tibet zone is abundant in peat, while Tropical zone and south-temperate zone are relatively short of peat .
[ترجمه گوگل]در 6 منطقه آب و هوایی، منطقه تبت سرشار از ذغال سنگ نارس است، در حالی که منطقه گرمسیری و منطقه معتدل جنوب نسبتاً کمی از ذغال سنگ نارس است [ترجمه ترگمان]در ۶ منطقه آب و هوایی، منطقه تبت در peat فراوان است در حالی که منطقه استوایی و منطقه معتدل جنوبی نسبتا کم زغال سنگ هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[زمین شناسی] ناحیه ای مستقل در شمال چین جزیی از کوهستان هیمالیا
انگلیسی به انگلیسی
• independent region in china north of the himalayan mountains