thyroid

/ˈθaɪrɒjd//ˈθaɪroɪd/

معنی: سپردیس، سپرمانند، وابسته بغده درقی
معانی دیگر: (کالبد شناسی) غده ی تیروئید، سپرین، اسپرین، غده ی درقی، (زبان شناسی) وابسته به غضروف اصلی سیب آدم، غضروف سیب آدم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or affecting the thyroid gland.

(2) تعریف: of or pertaining to the thyroid cartilage in the larynx.
اسم ( noun )
(1) تعریف: the thyroid gland.

(2) تعریف: the thyroid cartilage; Adam's apple.

(3) تعریف: a dried preparation derived from the thyroid glands of certain animals and used to treat conditions resulting from insufficient thyroid activity or secretions in humans.

جمله های نمونه

1. the isthmus of the thyroid
پل راه غده ی تیروئید

2. Injuries and thyroid cancer sidelined Jackson often in the last three years, when he won only five games.
[ترجمه گوگل]جراحات و سرطان تیروئید اغلب جکسون را در سه سال گذشته کنار گذاشته بود، زمانی که او تنها پنج بازی را برد
[ترجمه ترگمان]سرطان تیروئید اغلب در سه سال گذشته جکسون را به حاشیه رانده بود، زمانی که او تنها ۵ بازی را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thyroxine is produced by the thyroid gland.
[ترجمه گوگل]تیروکسین توسط غده تیروئید تولید می شود
[ترجمه ترگمان] Thyroxine در غده تیروئید تولید میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The usual preparation with Lugol may not prevent thyroid damage by I-MIBG.
[ترجمه گوگل]آماده سازی معمول با Lugol ممکن است از آسیب تیروئید توسط I-MIBG جلوگیری نکند
[ترجمه ترگمان]آماده سازی معمول با Lugol ممکن است مانع آسیب thyroid به MIBG نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It appears that thyroid hormone is also required for full suppression of antidiuretic hormone release.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هورمون تیروئید نیز برای سرکوب کامل ترشح هورمون آنتی دیورتیک مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هورمون تیروئید برای سرکوب کامل هورمون antidiuretic مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The most probable outcome is 100-150 deaths from thyroid cancer over the same period.
[ترجمه شان] محتمل ترین نتیجه، مرگ 100 الی 150 نفر ناشی از سرطان تیروئید، در دوره مشابه است.
|
[ترجمه گوگل]محتمل ترین نتیجه 100-150 مرگ ناشی از سرطان تیروئید در مدت مشابه است
[ترجمه ترگمان]محتمل ترین نتیجه، ۱۰۰ - ۱۵۰ مرگ ناشی از سرطان تیروئید در مدت مشابه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thyroid function in neuroblastoma patients treated with this compound should be closely monitored.
[ترجمه گوگل]عملکرد تیروئید در بیماران نوروبلاستوما تحت درمان با این ترکیب باید به دقت کنترل شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد Thyroid در بیمارانی که با این ترکیب درمان می شوند باید به شدت تحت نظارت قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other medical conditions, such as an overactive thyroid gland, occasionally cause similar symptoms.
[ترجمه گوگل]سایر شرایط پزشکی، مانند پرکاری غده تیروئید، گاهی اوقات علائم مشابهی را ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]سایر شرایط پزشکی مانند غده تیروئید فعال، گاهی علائم مشابهی را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Will they go away once my thyroid is treated?
[ترجمه گوگل]آیا با درمان تیروئید من از بین می روند؟
[ترجمه ترگمان]وقتی که thyroid درمان بشه، از اینجا میرن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those species studied have large thyroid glands and a high level of circulating thyroid hormones.
[ترجمه گوگل]گونه های مورد مطالعه دارای غدد تیروئید بزرگ و سطح بالایی از هورمون های تیروئید در گردش هستند
[ترجمه ترگمان]آن گونه که مطالعه می کنند دارای غدد thyroid بزرگ و سطح بالایی از هورمون های تیروئید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Differentiated thyroid cancer occurs much more commonly in women than in men, largely in the premenopausal years.
[ترجمه گوگل]سرطان تمایز یافته تیروئید در زنان بسیار بیشتر از مردان رخ می دهد و عمدتاً در سال های قبل از یائسگی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]سرطان تیروئید عمدتا در زنان بیشتر از مردان، تا حد زیادی در سال های اخیر رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the epithelial cells manufacture the thyroid hormones, the hormones are stored in the thyroglobulin molecule.
[ترجمه گوگل]همانطور که سلول های اپیتلیال هورمون های تیروئید را تولید می کنند، هورمون ها در مولکول تیروگلوبولین ذخیره می شوند
[ترجمه ترگمان]چون سلول های اپی تلیال، هورمون های تیروئید را تولید می کنند، هورمون ها در مولکول thyroglobulin ذخیره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Except for myalgia, which quickly resolved with appropriate thyroid replacement, she was entirely asymptomatic.
[ترجمه گوگل]به جز درد عضلانی که با جایگزینی مناسب تیروئید به سرعت برطرف شد، او کاملاً بدون علامت بود
[ترجمه ترگمان]به جز درد ماهیچه که به سرعت تصمیم گرفته بود جایگزین تیروئید شود، او کاملا از خود نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After five years of chemotherapy her thyroid cancer went into remission, though she still has to have annual checks.
[ترجمه گوگل]پس از 5 سال شیمی درمانی، سرطان تیروئید او رو به بهبودی گذاشت، اگرچه هنوز باید سالانه معاینه شود
[ترجمه ترگمان]پس از پنج سال شیمی درمانی، سرطان تیروئید او بهبود یافت، گرچه هنوز باید چک سالانه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سپردیس (اسم)
thyroid

سپرمانند (صفت)
peltate, scutate, thyroid

وابسته بغده درقی (صفت)
thyroid

انگلیسی به انگلیسی

• endocrine gland which secretes hormones for growth and metabolism; medicinal preparation made from animal thyroid tissue
of or pertaining to the thyroid gland
your thyroid or your thyroid gland is a gland in your neck that produces chemicals which control the way your body grows and functions.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] ( غده ی ) تیروئید: غده ی درون ریزی در هر یک از دو طرف حنجره و بالای نای که در متابولیسم نقش دارد
thyroid ( پزشکی )
واژه مصوب: سپردیس
تعریف: غدۀ درون‏ریز واقع در جلو گردن|||متـ . تیرویید

بپرس