thymus

/ˈθaɪməs//ˈθaɪməs/

معنی: غده طیموس
معانی دیگر: (کالبد شناسی) غده ی تیموس، آویشنگ، غده تیموس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a vestigial ductless gland or glandular structure found in vertebrates, usu. at the base of the neck, that is active during childhood in modifying white blood cells and building resistance to disease, but becomes inactive in the adult.

جمله های نمونه

1. I read about the thymus gland, which produces cells.
[ترجمه گوگل]من در مورد غده تیموس که سلول تولید می کند مطالعه کردم
[ترجمه ترگمان]در مورد غده تیموس، که سلول ها را تولید می کند، می خوانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Oct-11 mRNA was detected in the adult thymus and testes and in 5 day p. c. embryos.
[ترجمه گوگل]mRNA ژن Oct-11 در تیموس و بیضه بالغ و در 5 روز ص ج جنین ها
[ترجمه ترگمان]۱۱ اکتبر - mRNA در تیموس گوساله و اندام های جنسی و در ۵ روز p شناسایی شد پ جنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clones were found in a mouse thymus cDNA library, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، کلون ها در یک کتابخانه cDNA تیموس موش یافت شدند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در کتابخانه تک تایی موش، کلون ها یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Extended thymectomy was applied to MG patients with thymus hyperplasia or thymic tumor.
[ترجمه گوگل]تیمکتومی گسترده برای بیماران MG با هیپرپلازی تیموس یا تومور تیموس اعمال شد
[ترجمه ترگمان]thymectomy گسترش یافته به بیماران MG با تیموس گوساله یا تومور thymic اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper discussed the research of health soy sauce with peculiar flavor, using mother-of-thyme (Thymus serpyllum ) as a ingredient, and applying low-salt solid-state fermentation technology.
[ترجمه گوگل]در این مقاله تحقیق درباره سس سویا سالم با طعمی خاص، با استفاده از آویشن مادر (Thymus serpyllum) به عنوان یک ماده، و استفاده از فناوری تخمیر حالت جامد کم نمک مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی تحقیقات سس سویا در مورد سس سویا با طعم خاص، با استفاده از thyme - (of serpyllum)به عنوان یک جز، و استفاده از فن آوری تخمیر جامد نمک جامد با نمک اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The different pathological types of the thymus were the important factor affecting long-term survival in MG patients after thymectomy.
[ترجمه گوگل]ConclusionThe انواع پاتولوژیک مختلف تیموس عامل مهم موثر بر بقای طولانی مدت در بیماران MG پس از تیمکتومی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انواع pathological مختلف تیموس، عامل مهم موثر بر بقا بلندمدت در بیماران MG پس از thymectomy بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The thymus hormones secreted by thymus epithelial cell plays a important role during T cell development and diff.
[ترجمه گوگل]هورمون های تیموس ترشح شده توسط سلول های اپیتلیال تیموس نقش مهمی را در طول رشد و توسعه سلول های T ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]هورمون های تیموس ترشح شده توسط سلول اپی تلیال، نقش مهمی در طول توسعه سلول T ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The interaction between phenylalanine dipeptide (Phe-Phe) and calf thymus DNA (ct-DNA) was studied by using UV spectra and fluorescence spectra.
[ترجمه گوگل]برهمکنش بین دی پپتید فنیل آلانین (Phe-Phe) و DNA تیموس گوساله (ct-DNA) با استفاده از طیف‌های UV و طیف‌های فلورسانس مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برهمکنش میان phenylalanine dipeptide (Phe - Phe)و DNA تیموس گوساله (CT - DNA)با استفاده از طیف های UV و طیف های فلورسنس مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thymus what is the action of 5 peptide?
[ترجمه گوگل]اثر 5 پپتید آویشن چیست؟
[ترجمه ترگمان]عمل ۵ پپتید به چه معناست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: The spleen index and thymus index of rats with insufficiency of the lung-qi of pulmonary emphysema decreased and the immune function declined.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: شاخص طحال و تیموس در موش‌های صحرایی با نارسایی ریه‌چی آمفیزم ریوی کاهش و عملکرد ایمنی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: شاخص طحال و شاخص تیموس موش با نارسایی مزمن qi ریوی کاهش یافته و عملکرد سیستم ایمنی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Resected area from thymus and all lipoid tissue in the front mediastinum.
[ترجمه گوگل]ناحیه ای از تیموس و تمام بافت لیپوئیدی در مدیاستن جلویی برداشته شد
[ترجمه ترگمان]ناحیه resected از تیموس و تمامی بافت lipoid در the جلویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sixth chakra ( thymus center ), also newly formed, is where the thymus gland is situated.
[ترجمه گوگل]چاکرای ششم (مرکز تیموس)، که به تازگی تشکیل شده است، جایی است که غده تیموس در آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ششمین چاکرا (مرکز تیموس)که تازه شکل گرفته است، در همینجاست که غده تیموس در آن واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When your thymus function is re - established, you will hardly age at all.
[ترجمه گوگل]وقتی عملکرد تیموس شما دوباره برقرار شود، به سختی پیر خواهید شد
[ترجمه ترگمان]زمانی که عملکرد تیموس دوباره برقرار شده باشد، به ندرت به سن و سال خواهید رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the thymus, immature T cells undergo a strict "education" in which they are programmed to not react strongly (and therefore harmfully) to any bodily tissues. Disobedient cells are destroyed.
[ترجمه گوگل]در تیموس، سلول‌های T نابالغ تحت یک «آموزش» سخت‌گیرانه قرار می‌گیرند که در آن به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که به هیچ‌یک از بافت‌های بدن واکنش قوی (و در نتیجه مضر) نشان ندهند سلول های نافرمان از بین می روند
[ترجمه ترگمان]در تیموس، سلول های نابالغ تحت آموزش شدید قرار می گیرند که در آن برنامه ریزی می شوند تا به شدت واکنش نشان ندهند (و در نتیجه harmfully)به هر بافت بدنی واکنش نشان دهند سلول های disobedient نابود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غده طیموس (اسم)
thymus

انگلیسی به انگلیسی

• gland in the neck that is involved in the production of immune system cells

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] ( غده ی ) تیموس: غده ای در قسمت فوقانی قفسه ی سینه و زیر جناغ ( سینه ) که در ایمنی نقش دارد
تیموس
Thymus ( گیاهان دارویی )
واژه مصوب: آویشن
تعریف: سرده ای از نعنائیان شامل گیاهان علفی یا بوته ای معطر با ساقه های خوابیده یا خیزان یا راست و با برگ هایی در شکل ها و اندازه های گوناگون و با حاشیۀ صاف یا گاه دندانه دار و کاسۀ گل با حلقۀ کرک در محل گلو و دندانه های زیرین با کرک های مژه ای و با جام گل سفید یا صورتی یا یاسمنی و لولۀ کوتاه و دولبه
...
[مشاهده متن کامل]

آویشن

بپرس