thusly

/ˈðəsli//ˈðəsli/

(عامیانه) رجوع شود به: thus

جمله های نمونه

1. I would not impose thusly on a stepson if I were you.
[ترجمه گوگل]من اگر جای شما بودم اینطور به پسرخوانده تحمیل نمی کردم
[ترجمه ترگمان]اگه جای تو بودم، خیلی بهم می گفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Farmers buy tools and thusly indebt themselves to the tradesmen who supply these, and the debt is paid with a portion of the crop yield each harvest.
[ترجمه گوگل]کشاورزان ابزار می خرند و در نتیجه خود را به تاجرانی بدهکار می کنند که این ابزار را تامین می کنند و بدهی با بخشی از محصول هر محصول پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]کشاورزان ابزارها و thusly را برای کسبه تهیه می کنند که این کالاها را تامین می کنند و بدهی با بخشی از محصول در هر برداشت پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thusly, the research for space-mega-frame structures under consideration of subgrade deformation has very important theoretical and practical meaning.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیق برای سازه‌های فضایی-مگا-فریمی تحت بررسی تغییرشکل زیرسطحی، معنای نظری و عملی بسیار مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]با توجه به تغییر شکل subgrade، تحقیق در مورد ساختارهای frame فضا - با توجه به تغییر شکل subgrade دارای معانی تئوری و عملی بسیار مهمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This quorum server is thusly named because it runs a quorum daemon.
[ترجمه گوگل]این سرور حد نصاب به این دلیل نامگذاری شده است که یک شبح حد نصاب را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]این کارگزار حد نصاب \"thusly\" نامیده می شود چون یک شیطان نصاب را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In brief, the matter stand thusly.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، موضوع به همین منوال است
[ترجمه ترگمان]خلاصه، این موضوع خیلی مقتدرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ask her for her digits and commence contacting thusly.
[ترجمه گوگل]از او شماره هایش را بخواهید و به این ترتیب با او تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]ازش بپرس تا شماره ش رو بگیره و با مقتدرانه تماس بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every time you waste time thusly, Google profits.
[ترجمه گوگل]هر بار که به این ترتیب زمان را تلف کنید، گوگل سود می برد
[ترجمه ترگمان]هر بار که زمان را هدر می دهید، گوگل سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. thusly shunted from project to project, or team to team.
[ترجمه گوگل]بنابراین از پروژه ای به پروژه دیگر یا تیمی به تیم دیگر دور می شوند
[ترجمه ترگمان]thusly از پروژه به پروژه یا تیم به تیم دیگر تعلق می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The development of TCM can thusly be historically divided along a dynastic chronology, wars in between, invasions for without, etc.
[ترجمه گوگل]بنابراین، توسعه TCM را می‌توان از نظر تاریخی در امتداد گاه‌شماری سلسله‌ای، جنگ‌های بین‌الملل، تهاجمات برای خارج و غیره تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]توسعه of می تواند به طور تاریخی به صورت تاریخی تقسیم شود: ترتیب ترتیب ترتیب زمانی، جنگ در بین تهاجم، تهاجم به بدون، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The chance is missed. For a life lived thusly is a life lived from fear.
[ترجمه گوگل]فرصت از دست رفته است زیرا زندگی به این ترتیب زندگی از ترس است
[ترجمه ترگمان]فرصت از دست رفته زندگی a زندگی است که از ترس زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China is thus moving towards civility one step at a time, and society is thusly becoming nicer bit by bit.
[ترجمه گوگل]بنابراین چین گام به گام به سمت مدنیت حرکت می کند و جامعه در نتیجه ذره ذره زیباتر می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه چین در یک زمان به سمت تمدن حرکت می کند و جامعه کمی بهتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From all these music activities, I have made many good friends and thusly enriched my college life.
[ترجمه گوگل]از تمام این فعالیت های موسیقی، دوستان خوب زیادی پیدا کردم و به این ترتیب زندگی دانشگاهی خود را غنی کردم
[ترجمه ترگمان]از تمام این فعالیت های موسیقی، من دوستان خوب زیادی کرده ام و thusly زندگی دانشگاهی ام را غنا بخشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When in Gone Ember, you know. I believe Marty would act thusly too.
[ترجمه گوگل]وقتی در Gone Ember هستید، می دانید من معتقدم که مارتی نیز چنین رفتار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کی از امبر هم خبر داره؟ به نظر من \"مارتی\" خیلی مقتدرانه بازی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Warren Buffett's latest shareholder letter can be summed up thusly: This isn't your father's Berkshire Hathaway.
[ترجمه گوگل]آخرین نامه سهامداران وارن بافت را می توان اینگونه خلاصه کرد: این برکشایر هاتاوی پدر شما نیست
[ترجمه ترگمان]آخرین نامه سهامدار وارن بافت می تواند به طور خلاصه جمع بندی شود: این نامه پدر شما برکشایر Hathaway نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• so, thus, in such a way; to such a degree; for instance; as indicated

پیشنهاد کاربران

بپرس