thundering

/ˈθəndərɪŋ//ˈθʌndərɪŋ/

معنی: رعد اسا، رعد زن، صاعقه انداز
معانی دیگر: (عامیانه) بزرگ، گنده، غول آسا، تندرگر، رعد کننده، غران، تندر مانند، رعد آسا، غریب

جمله های نمونه

1. his thundering voice
صدای رعد آسای او

2. it is thundering
دارد آسمان غرنبه می شود.

3. the speaker kept thundering his fist on the table
ناطق مرتبا مشت خود را بر میز می کوبید.

4. It was thundering all night but there was no rain.
[ترجمه گوگل]تمام شب رعد و برق بود اما باران نیامد
[ترجمه ترگمان]تمام شب هوا توفانی بود، اما باران نمی بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was thundering in the distance.
[ترجمه گوگل]از دور رعد می زد
[ترجمه ترگمان]از دور صدای رعد به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She heard the sound of the guns thundering in the fog.
[ترجمه گوگل]او صدای رعد و برق اسلحه ها را در مه شنید
[ترجمه ترگمان]صدای شلیک توپ ها در مه شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was raining and thundering.
[ترجمه گوگل]باران و رعد و برق بود
[ترجمه ترگمان]باران می بارید و رعد و برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tons of thundering white water separated me from any effective action.
[ترجمه گوگل]تن ها آب سفید رعد و برق مرا از هر اقدام مؤثری جدا کرد
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب سفید با صاعقه مرا از هرگونه اقدام موثر جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Heavy trucks kept thundering past.
[ترجمه گوگل]کامیون های سنگین همچنان رعد و برق را پشت سر می گذاشتند
[ترجمه ترگمان]واگن های سنگین از کنار آن ها می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taking into account the thundering magnificence of your new single, the jury must grudgingly return a verdict of not guilty.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن شکوه و عظمت آهنگ جدید شما، هیئت منصفه باید با اکراه حکمی مبنی بر بی گناهی صادر کند
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که با شکوه و جلال of، هیئت منصفه باید با اکراه رای هیئت منصفه را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Continue south through orchards and vineyards to the thundering Niagara Falls.
[ترجمه گوگل]به سمت جنوب از طریق باغ‌ها و تاکستان‌ها به سمت آبشارهای رعد و برق نیاگارا ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]از میان باغ های میوه و تاکستان های آبشار نیاگارا به جنوب ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet the performance received a thundering ovation; from what one sees and hears, Eschenbach is immensely popular here.
[ترجمه گوگل]با این حال اجرا مورد تشویق رعد و برق قرار گرفت از آنچه که می بینید و می شنوید، اشنباخ در اینجا بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]با این وصف، در اینجا با کف دست و کف زدن تشویق شد؛ از آنچه می شنود و می شنود، Eschenbach در اینجا بسیار مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. While the taps were thundering, he poured himself a large whisky and soda, and gulped it.
[ترجمه گوگل]در حالی که شیرها رعد و برق می زدند، او یک ویسکی بزرگ و نوشابه برای خودش ریخت و آن را قورت داد
[ترجمه ترگمان]در همان حال که the رعد و برق می زد، یک ویسکی بزرگ و سودا ریخت و آب دهانش را قورت داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then the artillery, such as was saved, came thundering along, smashing and overpowering everything.
[ترجمه گوگل]سپس توپخانه ای که نجات یافته بود، با رعد و برق همراه شد و همه چیز را در هم کوبید و چیره کرد
[ترجمه ترگمان]سپس توپخانه، چنان که نجات یافته بود، به راه افتاد و همه چیز را درهم شکست و به همه چیز مسلط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رعد اسا (صفت)
thundering, thunderous

رعد زن (صفت)
thundering

صاعقه انداز (صفت)
thundering

انگلیسی به انگلیسی

• very; huge, numerous, considerable
you can use thundering to emphasize how strong or bad something is.

پیشنهاد کاربران

بپرس