1. i heard him thumping on the door
صدای دق الباب (در زدن) او را شنیدم.
2. i hid behind the curtain but my heart was thumping
پشت پرده پنهان شدم ولی قلبم تاپ تاپ می کرد.
3. Her heart was thumping against her ribs.
4. Mulroney swept to power with a thumping majority.
[ترجمه گوگل]مولرونی با اکثریت قاطع به قدرت رسید
[ترجمه ترگمان]Mulroney با اکثریت تالاپ swept به قدرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her heart was thumping as she ascended the stairs.
[ترجمه گوگل]وقتی از پله ها بالا می رفت قلبش می تپید
[ترجمه ترگمان]همچنان که از پله ها بالا می رفت قلبش می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They won by a thumping majority.
[ترجمه گوگل]آنها با اکثریت قاطع پیروز شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با اکثریت آرا برنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He told us a thumping great lie.
8. Waiters went scurrying down the aisles, thumping down tureens of soup.
[ترجمه گوگل]پیشخدمتها در راهروها میدویدند و سوپهای سوپ را میکوبیدند
[ترجمه ترگمان]پیش خدمت در حالی که پر از سوپ بود، از راهرو بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The entire pile shifted and slid, thumping onto the floor.
[ترجمه گوگل]کل شمع جابجا شد و لیز خورد و روی زمین کوبید
[ترجمه ترگمان]همه چیز تغییر کرد و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm not carrying that thumping great thing around with me!
[ترجمه گوگل]من آن چیز بزرگ را با خودم حمل نمی کنم!
[ترجمه ترگمان]من این کار بزرگ رو با خودم انجام نمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I heard you thumping on the door.
12. He told us some thumping great lies!
[ترجمه گوگل]او به ما چند دروغ بزرگ گفت!
[ترجمه ترگمان]اون به ما یه مشت دروغ بزرگ رو گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My heart was thumping .
14. My heart was thumping wildly but I didn't let my face show any emotion.
[ترجمه گوگل]قلبم به شدت می تپید، اما اجازه ندادم چهره ام احساسی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]قلبم به شدت می تپید اما اجازه ندادم صورتم هیچ هیجانی نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Stella came thumping down the stairs.
[ترجمه گوگل]استلا به سرعت از پله ها پایین آمد
[ترجمه ترگمان]استلا از پله ها اومد پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید