🔹 معادل فارسی پیشنهادی: انگشت شست بیرون / ابراز وجود با جسارت / خروج از حالت محافظه کارانه
🔹 مثال ها:
She’s going full thumbs out with that outfit. با اون لباس کاملاً داره خودشو ابراز می کنه.
... [مشاهده متن کامل]
I’m thumbs out on this — I won’t hold back. من دیگه تعارف ندارم — همه چیزو می گم.
He used to be thumbs in, but now he’s thumbs out and proud. قبلاً محافظه کار بود، ولی حالا با افتخار خودشو نشون می ده.
🔹 مترادف ها: bold – expressive – rebellious – assertive – unapologetic
🔹 مثال ها:
She’s going full thumbs out with that outfit. با اون لباس کاملاً داره خودشو ابراز می کنه.
... [مشاهده متن کامل]
I’m thumbs out on this — I won’t hold back. من دیگه تعارف ندارم — همه چیزو می گم.
He used to be thumbs in, but now he’s thumbs out and proud. قبلاً محافظه کار بود، ولی حالا با افتخار خودشو نشون می ده.
🔹 مترادف ها: bold – expressive – rebellious – assertive – unapologetic